پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

بخش های مختلف پایگاه رضوان

http://bayanbox.ir/view/1362245836429681364/negar.jpg

https://trezvan.ir/tools/shop/mahsol/rezvan%20(32).jpg

http://bayanbox.ir/view/1309876882160502091/hadis2.jpg

http://bayanbox.ir/view/3212576473598921280/momenoon2.jpg

http://bayanbox.ir/view/6101283859816078020/goftarha2.jpg

https://bayanbox.ir/view/6437954910246294839/003.jpg

https://bayanbox.ir/view/3257452292458731752/001.jpg

https://bayanbox.ir/view/9113079035818101705/002.jpg

https://bayanbox.ir/view/6438074236879463477/004.jpg

http://bayanbox.ir/view/675798783622752857/noor.jpg

http://bayanbox.ir/view/1844041631931456962/003.jpg

http://bayanbox.ir/view/4577291091479109840/soroosh.jpg

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
خطبه متقین در تفسیر رضوان

تفسیر سوره بقره آیه 17 هفدهم جلسه 4

چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۳۸ ق.ظ

تفسیر سوره بقره آیه 17 جلسه چهارم

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فی‏ ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُون‏

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

آنان [منافقان‏] همانند کسى هستند که آتشى افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولى هنگامى که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانى مى‏فرستد و) آن را خاموش مى‏کند؛ و در تاریکیهاى وحشتناکى که چشم کار نمى‏کند، آنها را رها مى‏سازد. (17)

 

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

 

تفسیر  آیه هفدهم سوره مبارکه بقره  جلسه  چهارم

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

-----------------------------------------

 

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ»

سه معنای کلمه‌ی مَثَل در قرآن کریم
انواع ظلم
1-‌ ظلم عام:
2-‌ ظلم خاص:

آیات قرآن در رابطه با ظلم کردن
ظلمت ظلم در روز قیامت
مصادیق ظلم نسبت به والدین و خانواده
آثار ظلم کردن
سه مرتبه‌ی ظلم در پیشگاه خدا
از بین رفتن قبح گناهان کوچک
ادای امانت و صدق گفتار، دو عامل اعتماد به افراد
اقرار به نفس، علامت تقوا
حرمت نماز فرادا در هنگام اقامه‌ی نماز جماعت

 _____________________________

سه معنای کلمه‌ی مَثَل در قرآن کریم

  • در ذیل آیه‌ی شریفه‌ی هفدهم سوره‌ی مبارکه‌ی بقره که در توصیف منافقین بیان شده است، خلاصه و مطلبی که در این آیه بیان شد، در بحث مثلی است که آوردند که کلمه‌ی مثل سه استعمال در قرآن داشت، هر سه استعمال در «ما نحن» تناسب دارد. هم به معنای توصیف، هم به معنای شبیه، هم به معنای حکایت است. هر سه مورد در «ما نحن» تناسب دارد که آن‌ها را معنا بکنیم.

انواع ظلم

  • 1) ظلم عام  :
    •  به کلمه‌ی ظلمت و ظلمات در این آیه رسیدیم و باز بحث ظلم را اشاره کردیم که مبحثی از ظلم بیان شد. ظلم به معنای خاص، ظلم به معنای عام. ظلم به معنای عام عبارت است از: نافرمانی خدا و رسول، یعنی در صراط مستقیم قرار نگرفتن، از حدّ وسط خارج شدن. بنابراین در ظلم به معنای عامّ آن، غیر از معصومین، پیامبران و ائمّه‌ی اطهار (سلام الله علیهم أجمعین) به نحوی بقیه ظلم می‌کنند که بعضی وقت‌ها خطا می‌کنند.
    • البتّه این را عرض کردیم اگر کسی گناه نکند، مصداق قرار نمی‌گیرد بر این‌که ظلم کرده است. در غیر گناه و معصیت، آن‌ها دیگر خطا است و خطا از امّت مرفوع است. مجهولات، مرفوع هستند. آنچه که به اضطرار است، مرفوع است. آنچه به اکراه است، مرفوع است و همان نُه موردی که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حدیث رفع فرمودند.
  • 2) ظلم خاص :
    • امّا معنای دوم ظلم، به معنای خاص است که مراد از آن ادا نکردن حقّ و حقوق صاحبان حق است که در سر مصدر آن‌ها اهل بیت، پیامبران و علما هستند. این‌ افراد ذراره‌ی حضرت رسول اکرم به حساب می‌آیند که حقّ آن‌ها در هر جایی -چه مادیات، چه معنویّات- پرداخت نشود ظلم است.
    • در این‌جا ذوی الحقوق رتبه‌ی اوّل هم خود حضرت جلّ و اعلی است که شرک است و شرک را در سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، آیه‌ی صد و بیست و چهارم فرمودند: «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ‏» که این (شرک) ظلم و ستم بسیار بزرگی است، از همه (ظلم‌ها) بالاتر است، از گناهان کبیره هم شمرده شده است که باز توصیف آن را در روایات خدمت شما می‌آوریم.
    •  

آیات قرآن در رابطه با ظلم کردن

  • باز یک مقدار به آیات و روایاتی که در این باب بیان شده است، اشاره می‌کنیم. در سوره‌ی مبارکه‌ی شوری، آیه‌ی 42 داریم که فرمود: «إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَى الَّذینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ» سبیل داشتن، یعنی راه عقاب و مجازات و تنبیه است. بر کسانی است که «یَظْلِمُونَ النَّاسَ» این‌ها همیشه به مردم ظلم می‌کنند. «یَظْلِمُونَ» فعل مضارع است، دلالت بر استمرار دارد. ظلم ملکه‌ی کار آن‌ها شده است، متأُسّفانه این خیلی بد است. «وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ» -آنچه که مورد بحث ما است، همین «یَظْلِمُونَ النَّاسَ» در این آیه است- فرمود: آن‌ها سزاوار هستند در زمین... «وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ» آن‌ها به ناحق به عموم مردم تجاوز می‌کنند. آن وقت فرمود: «أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ‏ٌ».;.
  • آیه‌ی بعدی سوره‌ی مبارکه‌ی ابراهیم (علیه السّلام)، آیه‌ی 42. «وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ» می‌فرماید: این‌طور فکر نکنید که خدا غافل است از آنچه که ستمکاران ظلم می‌کنند، ستم می‌کنند. یعنی خدا بر همه‌ی امور آگاه است، بی‌خبر نیست، از همه‌ی آن‌ها آگاه است و این در مذمّت ظالمین بیان شده است.
  •  

ظلمت ظلم در روز قیامت

  • این آیات نسبت به ظلم است که عموم ظلم را دربرمی‌گیرد. چه ظلم عام، چه ظلم خاص، چه ظلم به حق و حضرت حق و چه ظلم به انبیاء و ائمّه و معصومین و بزرگان و اولیاء و ذراره‌ی حضرت و چه کلاً ظلم به نزدیکان و ذوی الحقوق، همه‌ی این‌ها را شامل می‌شود.د.
  • روایتی از رسول اکرم در کافی، جلد 2، صفحه‌ی 332، حدیث 10 داریم که حضرت فرمودند: «اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ یَوْمِ الْقِیَامَةِ» می‌فرماید: از ستم کردن و ظلم کردن پرهیز کنید. کلمه‌ی «الظُّلْمَ» الف و لام دارد، اسم جنس است، این‌جا شمول بر همه‌ی مصادیق خود دارد، می‌گوید: شما از جنس ظلم «اتَّقُوا» (پیرهیز بکنید)؛ «فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ یَوْمِ الْقِیَامَةِ» این (ظلم) ظلمات روز قیامت است. آن‌ جایی است که وقتی روز قیامت ظلم کردید، برای شما در آن‌جا ظلمت وجود دارد.
  •  

مصادیق ظلم نسبت به والدین و خانواده

  • البتّه من یک موردی را خدمت دوستان عرض بکنم. ما که این‌جا نشستیم، همه‌ی ما فکر می‌کنیم که ما اصلاً ظلم نمی‌کنیم. امّا اگر یک مقدار دقّت بکنید، ببینید در خانواده چه خبر است. ببینید به همسر و فرزند خود ظلم می‌کنید، به پدر و مادر خود ظلم می‌کنید؟ حالا ظلم کردن به این معنا نیست که چوب بردارید بر سر پدر و مادر بگیرید. نه، همین که به دیدار آن‌ها نروید، مادر را ناراحت بکنید، به دیدار او نروید. نسبت به پدر هم همین رفتار را داشته باشید. حتّی (پدر و مادر) فوت کردند، به آن‌ها توجّه نداشته باشید، سر قبر آن‌ها نروید.
  • ما یک استادی داشتیم، استاد اخلاق بود، بسیار مرد بزرگی بود. هر روز جمعه بلا استثناء سر قبر پدر خود می‌رفت و آن‌جا هم خیرات می‌داد، هم فاتحه می‌خواند. به جز مواقعی که یک وقت یک سفر مکّه‌ای، کربلایی برای او پیش می‌آمد که دیگر نبود و در وطن حضر نداشت.ت.
  • یک وقت شما فکر می‌کنید خیلی آدم خوبی هستید، می‌گویید: ما ظلم نمی‌کنیم. امّا اگر یک وقت امکان آن وجود داشته باشد، معلوم نیست که خلاصه... ظلم این است که می‌توانید معاش همسر و فرزندان خود را بهتر بکنید و یک مقدار زندگی آن‌ها را در رفاه قرار بدهید، این کار را نمی‌کنید. این ظلم است. همسر شما مجبور می‌شود با آب سرد مثلاً ظرف و ظروف و لباس‌ها را بشوید، این‌ها ظلم است. ظلم همین است. هر کاری که بتوانید بکنید، بخواهید حقّ کسی را ادا بکنید، نکنید، این ظلم است.
  •  

آثار ظلم کردن

  • یا روایتی از حضرت باقر آل محمّد (صلوات الله علیهم أجمعین) در جامع السّعادات جلد 2، صفحه‌ی 24 نقل شده است: «مَا مِنْ أَحَدٍ یَظْلِمُ بِمَظْلِمَةٍ إِلَّا أَخَذَهُ اللَّهُ (تَعالی) بِهَا فِی نَفْسِهِ أَوْ مَالِهِ» می‌فرماید: هیچ کسی ستم نمی‌کند، جز این‌که خدای تعالی به واسطه‌ی آن ظلم و ستمی که روا می‌دارد، از جان یا از مال او می‌گیرد. دقّت داشته باشید. فکر بکنید که حالا از مجازات خلاص نشدید، نخیر، این‌طور نیست. خدا جای حق نشسته است، احکم الحاکمین است و به عدالت با شما رفتار می‌کند. حتّی ظلم به (کمترین چیز را در حساب خواهد کرد). مثلاً یک ماشین سوار هستید، دارید به آن ظلم می‌کنید. همین‌طور که دارید در خیابان می‌روید، ماشین را در دست انداز می‌اندازید. این‌ها ظلم است. ماشین را از بین می‌برید، این ظلم می‌شود. به چه کسی ظلم می‌شود؟ به جامعه ظلم می‌شود. درست است پول این را خود شما می‌دهید امّا می‌دانید اگر شما یدک یک ماشین را عمداً و ظلماً از بین ببرید، چقدر باید این هزینه بشود تا دوباره بازسازی بشود. حتّی این‌ها ظلم است. شما حتّی حق ندارید در این موارد هم ستم بکنید.د.
  • یا در حدیث دیگری روایت شده است -در جامع السّعادات جلد 2، صفحه‌ی 24- فرمود: «الظُّلْمُ ثَلَاثَةٌ» این روایت بسیار زیبا است. امروز این روایت را داشته باشید که إن‌شاءالله طول این ایام رعایت بکنیم. حالا عید امیر المؤمنین که برای ما شیعه واقعاً باعث افتخار است و اعیاد دیگر هم، حالا عید نوروز هم که وجود دارد، مواظب باشید که یک وقت با داشتن‌های خود، به آن کسانی که ندارند ظلم نکنیم؛ فخر فروشی نکنید. شما یک وقت برای خود یک کاری می‌کنید که باعث سوزاندن دل دیگران می‌شود. این خیلی بد است، خیلی دقّت داشته باشید.
  • -‌ تولّد آقا امام جواد هم است.
  •  

سه مرتبه‌ی ظلم در پیشگاه خدا

  • در این روایت می‌فرماید: «الظُّلْمُ ثَلَاثَةٌ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ (تعالی)، وَ ظُلْمٌ لَایَغْفِرُهُ اللَّهُ (تعالی)، وَ ظُلْمٌ لَایَدَعُهُ اللَّهُ» ظلم سه بخش است. ظلمی که خدا می‌بخشد. باید نماز شب می‌خواندید، نخواندید. باید نماز خود را اوّل وقت می‌خواندید، نخواندید. توجّه نکردید، نماز شما قضا شد، خدا این‌ها را می‌بخشد. یعنی ظلم کردید، ظلم به معبود کردید امّا ظلمی است که «یَغْفِرُهُ اللَّهُ» خدا آن را می‌بخشد، اصلاً کار خدا بخشش است. در این موارد ذکر شده، مسلّم است.ت.
  •  «ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ» ظلمی که خدا آن را می‌بخشد. «وَ ظُلْمٌ لَایَغْفِرُهُ اللَّهُ» ظلمی که خدا هیچ وقت آن را نمی‌بخشد. «وَ ظُلْمٌ لَایَدَعُهُ اللَّهُ» و ظلمی که خدا از آن نمی‌گذرد. «فأَمَّا الَّذِی یَغْفِرُهُ اللهُ (تعالی)، فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ» که مثال آن را هم زدیم. ظلمی که آدم به خود می‌کند. بین خود و خدای او است. یک کارهای اشتباهی ما در خلوت خود نسبت به خدا و نسبت به نفس خود کردیم، خدا این‌ها را می‌بخشد. البتّه شرایط دارد، خدا به آسانی و بدون شرایط هم نمی‌بخشد.
  •  «فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَایَغْفِرُهُ اللهُ، فَالشِّرْکُ» خدا هیچ وقت شرک را نمی‌بخشد. «لَایَغْفِرُهُ اللهُ،» یعنی خدا هیچ وقت این را نمی‌بخشد که آن گناه شرک است. «وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَایَدَعُهُ اللهُ، فَالْمُدَایَنَةُ بَیْن‏ الْعِبَادِ» آن گناهی هم که خدا از آن نمی‌گذرد، گناهی است که حقّ النّاس است. آن گناهی است که در دِین شما است، بر عهده‌ی شما است، از مردم است. معصیت‌ها و نافرمانی‌هایی که شما در آن‌ها مرتکب شدید، ظلم کردید و حقّ النّاس در آن‌ها باشد، ظلم به عباد است.
  •  

از بین رفتن قبح گناهان کوچک

  •  آن وقت معنای ظلم در همه‌ی معاصی، جاری و ساری است. یعنی اگر کسی ظلم کرد... آن وقت ظلم‌ها، از ظلم‌های کوچک شروع می‌شود. اوّل از مکروهات و بعد هم کم کم محرّمات کوچک، آرام آرام به کبائر کشیده می‌شود. در جامعه‌ی ما که دیگر الآن راحت زبان‌ها باز می‌شود. غیبت، تهمت، افتراء، دروغ. چون این گناهان دیگر بین ما قبیح نیست. قباحت این گناهان از بین رفته است و به بیان آن روایت -که حالا آدرس آن از یاد من رفته است- فرمود: مواظب باشید امان از آن وقتی که معروفات منکر می‌شود، منکرات معروف می‌شود.

ادای امانت و صدق گفتار، دو عامل اعتماد به افراد

  •  الآن دیگر این‌طور شده استگاهی اوقات آن‌ کسانی که منکرات را انجام می‌دهند، افتخار هم می‌کنند. به کسی که اهل طاعت خدا باشد، اُمُل می‌گویند. این در بین خانم‌ها خیلی معروف است، بین خود مردان هم همین‌طور است. می‌گویند: این مثبت است، این به درد نمی‌خورد، ساده است. در حالی که اگر کسی با صداقت برخورد بکند، این بد است؟ بله، ما یک ساده‌لوحی داریم آن بد است، امّا صداقت بهترین است. راه نجات است، «النّجاة فی الصّدق». اگر خواستید نجات پیدا بکنید، فقط با صداقت باشید. یا فرمود: به کسی اعتماد بکنید که دو تا خصوصیت داشته باشد. یکی ادای امانت بکند، یکی صدق لسان داشته باشد. «انْظُرُوا إِلى‏ صِدْقِ (لسانه) حَدِیثِهِ، وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ»o;[1]

اقرار به نفس ، علامت تقوا

  •  فرمود: «أتقَی النَّاسِ مَن أَقَرَّ عَلى‏ نَفْسِه» با تقواترین مردم کسانی هستند که علیه خود اقرار بکنند، این مهم است. همین‌طور حرف‌ها را می‌زنیم، این‌طور نیست، این‌ها باید عمل بشود. یعنی اگر یک جایی باید به ضرر خود هم حرف بزنید، حرف بزنید. من الآن می‌خواهم علیه خود حرف بزنم.م.
  • وارد یک مسجد سر راه شدیم، رفتیم نماز بخوانیم، وقتی ما نماز خود را شروع کردیم، مدام آمدند پشت سر ما اقتدا کردند. من بعد برگشتم گفتم: شما من را می‌شناسید که دارید پشت سر من نماز می‌خوانید؟ باید احراز عدالت بکنید، به صرف یک عمامه که نمی‌شود (به کسی اقتدا کرد) خیلی از افاغنه هستند، عوام هستند، عمامه هم دارند. پشت سر آن‌ها هم نماز بخوانید! این را خود آدم باید بگوید، طوری نیست. آدم یک حرف‌هایی را بزند که بالاخره بدانند.
  • -‌ وقتی یک جایی رفتید، چند نفر دارند می‌خوانند، دیگر آن برای شما می‌شود بدیهی می‌شود.
  • - بله، من عکس این را گفتم. من رفتم ایستادم، دارم نماز خود را می‌خوانم، آن‌ها هم آمدند پشت سر من اقتدا کردند.
  • اعتقاد خود من این است: آنچه که از آیات و روایات در باب نماز جماعت و سیره‌ی اهل بیت و علما وجود دارد، بر این است: این عدالتی که ما برای امام جماعت فکر می‌کنیم، اصلاً پیدا نمی‌کنید. لذا می‌گویند: پشت سر وهابی‌ها اقتدا بکنید، ثواب نماز پشت سر پیغمبر را دارد. اگر دنبال آن هستیم که افراد با آن خصوصیت‌ها پیدا بکنیم که عدالت مطلقه داشته باشند که غیر از معصومین و محدودی از بزرگان، کسی دیگر نیست.
  •  

حرمت نماز فُرادا در هنگام اقامه‌ی نماز جماعت

  • البتّه این را هم بگوییم که پشت سر امام جماعت نمی‌شود اقتدا کرد، دلیل نمی‌شود اگر در مسجد رفتید نماز جماعت است، شما نماز خود را فُرادا بخوانید. شما حقّ خواندن نماز فُرادا را در مکانی که نماز جماعت برقرار است، ندارید، حرام است. یعنی نه این‌که نماز شما باطل است، اصلاً معصیت است. به این محل بیایید، ببینید دارند نماز جماعت می‌خوانند، شما آن گوشه بایستید نماز خود را فرادا بخوانید. این وهن نماز جماعت است، وهن امام جماعت است. حتّی اگر بدانید امام جماعت فاسق است، حقّ خواندن نماز فُرادا در حال نماز جماعت ندارید. اقتدا بکن، بعد دوباره نماز خود را اعاده بکن. این مهم است. حقّ نماز فُرادا در مکانی که نماز جماعت برقرار است، در حین نماز جماعت جایز نیست و حرام است.ت.
  • -‌ اگر کسی یک کاری دارد و نماز را می‌خواند و زود می‌رود.
  • - نباید نمود داشته باشد که دارد نماز خود را در حال نماز جماعت، فرادا می‌خواند. (مصادیق) آن دیگر فرق نمی‌کند. یک وقت به این صورت است که نماز جماعت را شروع کرده است، دیده است آقا نماز را بسیار طول می‌دهد...
  •  یکی رفته بود پشت سر آیت الله اراکی (رحمة الله علیه) نماز بخواند. آیت الله اراکی هم خیلی نماز خود را طول می‌داد. دو تا نماز ایشان نیم ساعت، 40 دقیقه طول می‌کشید. خیلی طولانی نماز می‌خواند. آن کسانی که پشت سر ایشان نماز می‌خواندند، یک مقداری (سختی می‌کشیدند). یک بنده‌ی خدایی از محلّ ما به قم رفته بود، رفته بود پشت سر آقا نماز خوانده بود. گفت: ما به رکوع رفتیم، کمر من به شدّت درد گرفت، یک مقدار نگاه کردم، دیدم باز هم ایشان در رکوع است. یک مقدار دیگر تحمّل کردم، دیدم باز هم در رکوع است، گیوه‌های خود را برداشتم و فرار کردم. به ایشان (آیت الله ارکی) گفته بودند: آقا شما فتوا دادید اضعف مأمومین را باید رعایت بکنیم. گفته بود: از من ضعیف‌تر هم بین شما وجود دارد؟ اگر نماز جماعت برقرار باشد، ما حقّ خواندن نماز فُرادا را نداریم.
  •  آقایان به شما توصیه می‌کنیم، به خود ما هم حتماً إن‌شاءالله تذکّر می‌شود که در این ایام تعطیلی، در مجالس دید و بازدید، نگذارید غیبت بشود، تهمت نزنید. مسائل اقتصادی و مشکلات اقتصادی و گرانی و این‌ها باعث نشود که سفره‌ی افتراء و تهمت و غیبت -غیبت که یعنی حرف‌های شما راست هم باشد- پشت سر مسئولین و پشت سر بزرگان (پهن شود) و کم کم آن عوام هم از من و شما یاد می‌گیرند، آن وقت «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ».[2]  

 

 


[1]- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ‏2، ص 105.

[2]- سوره‌ی انعام، آیه 108.

 

 

تاریخ : 01-22-12-97

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی