پژوهش های تفسیری آیه 42و43 سوره بقره
پژوهش های تفسیری آیه 42و43 سوره بقره
تفسیر رضوان . حوزه علمیه اصفهان
موضوع : اهمیت در جمع بودن و ممنوعیت حق پوشی
--------------------------------
قرآن کریم در آیات چهل و دوم و چهل و سوم سوره ى بقره با سفارش در مورد پیوند با خدا و خلق و جمع گرایى به ممنوعیت حق پوشى اشاره مى کند و مى فرماید
42. وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
و حق را با باطل نیامیزید؛ و حق را پنهان نکنید در حالى که شما مىدانید.
43. وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ
و نماز را بر پا دارید، و [مالیات] زکات را بپردازید، و با رکوع کنندگان، رکوع کنید.
نکته ها و اشاره ها :
1) نکته اوّل
انسان باید حقگرا باشد و حق را آشکار سازد، هر چند منافع زودگذر او به خطر بیفتد
که کتمان حق و آمیختن حق و باطل، گناه و جرم است،
زیرا موجب گمراهى و به اشتباه انداختن دیگران مىشود. «1»
حق گویى در بیان مطالب دینى و گواهى دادن در دادگاه و حق جویى در پژوهش ها و ابراز حق در برابر ستمکاران، مى تواند از مصادیق مهم حق گرایى باشد.
2) نکته دوّم
اگر آمیختن حق و باطل از سر جهل باشد جرم به شمار نمىآید؛ چون انسان ناآگاه معذور است. اما اگر کسى آگاهانه حق و باطل را بیامیزد و حقایق را کتمان کند، گناهى بزرگ انجام داده است؛ چون بر خلاف علم خود سخن گفته و دیگران را به اشتباه انداخته است. این قانون کلى شامل یهودیانى که نشانه ها و صفات پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را کتمان کردند و همه ى حق پوشان در طول تاریخ، مى شود.
__________________________________________________
(1). واژهى «تَلْبِسُوا» در اصل از «لبس» به معناى خلط و آمیختن است (مقاییس اللغة) و یا به معناى ستر و پوشاندن است که در این آیه، به قرینهى حق و باطل، به معناى خلط و به اشتباه انداختن است (التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج 10، ص 160، مادهى «لبس»)
3) نکته سوّم
برپایى صلوة (نماز) «1» نشانه ى پیوند با خالق است. انسان باید نماز بگزارد و در جامعه نیز نماز را برپا دارد؛ یعنى زمینه هاى گسترش فرهنگ نماز را فراهم سازد، و نماز را به طور کامل و با حضور قلب به پا دارد تا در روح و جان او تأثیر بگذارد. «2»
4) نکته چهارم
پرداخت مالیات زکات «3» نوعى ارتباط با بینوایان و پیوند فرد با جامعه ى انسانى است. پرداخت کامل زکات موجب آبادانى شهرها و رفع فقر مى گردد.
5) نکته پنجم
شکل نماز در بین ملتها و ادیان متفاوت است؛ مثلًا نماز یهودیان بدون رکوع و نماز مسلمانان با رکوع است. شاید آیه ى فوق به همین مطلب اشاره دارد؛ یعنى از یهودیان مى خواهد که به مسلمانان ملحق شوند و نماز را با رکوع و به صورت جماعت برگزار کنند. «4»
6) نکته ششم
در احادیث اسلامى در مورد نماز جماعت بسیار سفارش شده است. از امام صادق علیه السلام حکایت شده:
نماز جماعت بیست و هفت درجه از نماز فُرادى برتر است. «5»
آموزه ها و پیام ها :
1) حق را ظاهر سازید که حق پوشى ممنوع است.
2) حق را خالص بگویید (تا در اثر آمیزش حق و باطل مردم گمراه نشوند).
3) پیوند با خدا (نماز) و امدادرسانى به مردم (زکات) از وظایف الهى شماست.
4) در عبادت جمع گرا باشید (و نماز را به جماعت بخوانید.)
__________________________________________________
(1). واژه ى «صلوة» در اصل به معناى دعاست، ولى در اسلام به معناى عبادت خاصى به کار مى رود که شامل اذکار، رکوع، سجود و ... است
(2). المنار، (بیروت: دارالمعرفة، ط 2)، ج 2، ص 293
(3). واژه ى «زکوة» در اصل به معناى رشد و نموّ است، ولى در اسلام به معناى مالیات مخصوصى است که به طلا، نقره، گاو و ... تعلق مى گیرد؛ و از آن جهت بدان زکات مى گویند که موجب رشد حقیقى و برکت مال مى شود
(4). تفسیر نمونه، ج 1، ص 209
(5). تهذیب، ج 3، ص 25
تفسیر قرآن مهر، ج1، ص: 250