پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

بخش های مختلف پایگاه رضوان

http://bayanbox.ir/view/1362245836429681364/negar.jpg

https://trezvan.ir/tools/shop/mahsol/rezvan%20(32).jpg

http://bayanbox.ir/view/1309876882160502091/hadis2.jpg

http://bayanbox.ir/view/3212576473598921280/momenoon2.jpg

http://bayanbox.ir/view/6101283859816078020/goftarha2.jpg

https://bayanbox.ir/view/6437954910246294839/003.jpg

https://bayanbox.ir/view/3257452292458731752/001.jpg

https://bayanbox.ir/view/9113079035818101705/002.jpg

https://bayanbox.ir/view/6438074236879463477/004.jpg

http://bayanbox.ir/view/675798783622752857/noor.jpg

http://bayanbox.ir/view/1844041631931456962/003.jpg

http://bayanbox.ir/view/4577291091479109840/soroosh.jpg

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
خطبه متقین در تفسیر رضوان

تجزیه آیه بیست و سوّم سوره بقره

يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ب.ظ

تجزیه آیه بیست و سوّم  سوره بقره

 

« وَإِنْ کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ(23) »

« و اگر در آنچه بر بنده ی خود نازل کرده ایم شک دارید پس اگر راست می گویید سوره ای مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید.»

وَ

تجزیه: حرف استیناف، مبنی، غیرعامل

 

اِنْ

تجزیه: حرف شرط، مبنی، عامل، مختصّ به فعل

 

کُنْتُم

تجزیه: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر مخاطب، ثلاثی مجرد، از مادّه کون، معتل، اجوف واوی، لازم، معلوم، مبنی، متصرّف، از افعال ناقصه، عامل

[در اصل (کَوَنْتُم) بوده حرف علّی «واو» ماقبل مفتوح قلب به الف گردیده (کانْتُمْ) سپس الف بر اثر التقاء ساکنین حذف و فاء­الفعل مضموم شده (کُنْتم) بدست آمده است.]

 

 

فی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

 

رَیْبٍ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد بر وزن فَعْل، مصدر ثلاثی مجرد از مادّه ریب، اجوف یایی، منصرف، غیرمتصرّف، معرب، جامد

(فی رَیْبٍ): جار و مجرور، متعلّق به (کائنینَ) مقدّر و محلاً منصوب خبر (کُنْتم) است.

من

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

 

ما

تجزیه: موصول اسمی، موصول مشترک عام، مبنی، غیرعامل، غیر متصرّف، جامد، معرفه

 

 

نَزَّلْنا

تجزیه: فعل ماضی، برای مثلکم مع­الغیر، ثلاثی مزید، از باب تفعیل، از مادّه نزل، سالم، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف

 

 

علی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

 

عَبْدِ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، بر وزن فَعْل، از ماده عبد، سالم، منصرف، متصرّف، جامد، معرفه به اضافه، مفرد مذکر، معرب،

 

 

نا

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای متکلم معل­الغیر، معرفه، مبنی

 

فـَ

تجزیه: حرف ربط بر سر جواب شرط (رابط شرط و جزاء) مبنی، غیرعامل

 

أتُوا (= ایتُوا)

تجزیه: فعل امر، صیغه جمع مذکّر مخاطب، از مادّه أتی، ناسالم، مهموزالفاء، ناقص یایی، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف. [در اصل (اِئْتِیُوا) بوده، ضمه بر «یاء» ثقیل بوده به صرف ماقبل داده شده است (اِئْتُیْوْا) شده و «یاء» رد اثر التقاء ساکنین حذف گردیده (اِئْتُوا) (1) شده وقتی «فاء» به اول آن آمده همزۀ اول آن چون وصل بوده حذف شده است و (فَأتُوا) بدست آمده است.]

 

بِـ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

 

سورَةٍ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، مجرّد نیز گفته­اند، از مادّه سور، اجوف واوی، منصرف، متصرّف، جامد، جمعش سُوَر

 

 

مِنْ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

 

مِثْل

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، از مادّه مثل صفت مشبهه است به معنای شبیه، نظیر، مشابهت با غیر، سالم، منصرف، متصرّف، جامد، برای مفرد مذکّر و مؤنث، معرب، معرفه به اضافه، جمعش أمثال

(مِنْ مِثْلِ): جار و مجرور، متعلّق به عامل مقدّر

ه

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای جمع مذکر غایب، معرفه، غیرمتصرّف، مبنی

 

وَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

 

اُدْعُوا

تجزیه: فعل امر، صیغه جمع مذکر مخاطب، ثلاثی مجرد، از مادّه دعو، معتل، ناقص واوی، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف

 

 

شُهَداءَ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، جمع مکسّر کثرت، مفردش شهید، شهید: صفت مشبهه که به معنای شاهد نیز آمده است، از مادّه شهد، سالم، منصرف، متصرّف، جامد، معرب، معرفه به اضافه

 

کُم

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای جمع مذکر مخاطب، معرفه، غیر متصرّف، مبنی

 

مِنْ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

 

دُونِ

تجزیه: ظرف، نقیض فوق، گاهاً اسم بوده و به معنای غیر، اسم ثلاثی مجرد، از ماده دون، اجوف واوی، دائم­الاضافه، منصرف، به نظر غیر مشهور: متصرّف، به نظر مشهور: غیر متصرّف، جامد، معرفه به اضافه

 

(مِنْ دونِ): جار و مجرور، متعلّق به یکی از افعال عموم مقدّر

اللهِ

تجزیه: علم است برای ذات باری تعالی، به عقیدۀ اکثر صرفیّون جامد و به عقیدۀ بعضی مشتق است، مفرد مذکر مجازی، منصرف، معرفه، معرب، غیر متصرّف، در اصل (الاله) بوده به معنای اسم مفعول یعنی معبود، الف و لام آن زایدۀ لازمه به منظور تفخیم و تعظیم، (اِله) اسم ثلاثی مزید بر وزن فِعال، از مادۀ (أله) یا (وله)، بنابر قول اول مهموزالفاء و بنابر قول دوم مثال واوی است.

 

اِنْ

تجزیه: حرف شرط، مبنی، عامل، مختصّ به فعل

 

کُنْتُمْ

تجزیه و ترکیب قبلاً در این آیه گفته شده

صادِقین

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، اسم فاعل، از ثلاثی مجرد، جمع مذکّر سالم، مفردش صادق، از مادّه صدق، سالم، منصرف، متصرّف، مشتق

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی