پژوهش های تفسیری رضوان آیه دوم سوره حمد - الحمد لله
پژوهش های تفسیری آیه دوم سوره مبارکه بقره
--------------------------------
قرآن کریم در دوّمین آیه ى سوره ى حمد به ستایش خدا و صفت پروردگارى او اشاره مى کند و مى فرماید:
2. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ
ستایش مخصوص خدایى است که پروردگار جهانیان است.
نکته ها و اشاره ها :
1) نکته اول
«حمد» به معناى ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیکِ آگاهانه و اختیارى است.[1] واژه ى «الْحَمْدُ» اشاره دارد که اصل حمد و ستایش مخصوص خداست؛[2] چرا که خدا سرچشمه ى همه ى نعمتها و مواهب و هدایتهاست، پس ستایش هر زیبایى و شکر هر نعمتى، در حقیقت ستایش خداست.
مادح خورشید و مدّاحِ خود است
2) نکته دوّم
«رَبِّ» در اصل به معناى صاحب و مالک شئ است که به تربیت و اصلاح آن مى پردازد؛ از این رو در فارسى به «پروردگار» ترجمه مىشود. برخى مفسران نیز آن را به «شخص بزرگى که فرمانش اطاعت مى شود» معنا کرده اند.[3]
3) نکته سوّم
در مورد واژه ى «عالمین» مفسران قرآن دو دیدگاه دارند:
دیدگاه اول
برخى بر آناند که این واژه، جمع «عالَم» است؛ یعنى مجموعه اى از موجودات مختلف که داراى صفات یا زمان و مکان مشترک هستند.
پس «عالمین» به مجموعه هاى جهانى، مثل عالم گیاهان، عالم حیوانات و عالم انسانها اشاره دارد؛[4] همچنان که از امام على علیه السلام در تفسیر آیه ى فوق حکایت شده است.[5]
دیدگاه دوم
برخى دیگر از مفسران برآناند که «عالمین» به معناى «جهانیان» است؛ چرا که این واژه براى صاحبان عقل به کار مى رود؛[6] همان طور که در حدیثى از امام صادق علیه السلام نیز این معنا حکایت شده است.[7]
اما با توجه به این که واژه ى «عالمین» در قرآن به هر دو معناى «انسانها» و «کل موجودات» به کار رفته است،[8] مانعى ندارد که مقصود آیه ى فوق هر دو معنا باشد،[9] هر چند معناى دوم مى تواند مصداقى از معناى اول باشد؛ یعنى خدا پرورش دهنده ى کل موجودات، از جمله انسانهاست.
4) نکته چهارم
تعبیر «رَبِّ الْعالَمِینَ» در حقیقت دلیلى است براى «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، یعنى همه ى ستایشها مخصوص خداست؛ چون پرورش دهنده ى جهانیان است و همه ى نیکى ها و تکامل ها از اوست.
حمدشان چون حمد گلشن از بهار |
|
|
صد نشانى دارد و صد گیر و دار |
(مولوى)
5) نکته پنجم
خدا موجودات و انسانها را، از دو طریق پرورش مىدهد:
الف) پرورش تکوینى ، که همه ى گیاهان و حیوانات و انسانها را به رشد رهنمود مى شود.
ب) پرورش و هدایت تشریعى که با وحى و توسط رهبران الهى صورت مىگیرد.
اى یاد تو روح بخش جان درویش |
|
|
اى مهرِ جمالِ تو دواى دلِ ریش |
(امام خمینى)
6) نکته ششم
این آیه را اشاره ى لطیفى به دلیل «لزوم سپاسگزارى در برابر نعمت دهنده»[10] مىدانند؛ یعنى اولین آیه ى این سوره، با نام خدا و یاد رحمت فراگیر او آغاز شده است و این مطلب انسان را به یاد مبدء هستى و نعمتهاى او مى اندازد؛ همان نعمتهایى که راهنماى ما در شناخت پروردگار است که انگیزه ى ستایش اوست.
چون که آن خلّاق شکر و حمد جوست |
|
|
آدمى را مدح جویى نیز خوست |
(مولوى)
7) نکته هفتم
این آیه خط بطلانى است بر عقاید خرافى یونانیان ، کلدانیان، رومیان و بت پرستانى که براى موجودات این جهان قایل به «ربّ النوع» بودند و از این رو براى ماه، خورشید، جنگ، عقل، عشق و ... به خدایان متعددى اعتقاد داشتند.
اما این آیه به توحید اشاره کرده، خدا را پروردگار همه ى جهانیان معرفى مى کند و خط بطلانى بر تمام خدایان و ربّ النوعها و پروردگارهاى دروغین مى کشد.
8) نکته هشتم
حمد، احساسى درونى با سه عنصر اساسى:
در مفهوم حمد سه عنصر در آنِ واحد دخیل است
1) ستایش
2) سپاس
3) پرستش
به عبارت دیگر، حمد، ستایش سپاسگزارانه ى پرستشانه است ...
خلاصه اینکه حمد یک احساس پاک درونى انسانى است و از اعماق روح انسان سرچشمه مى گیرد که جمال و جلال را بستاید و در مقابل عظمت خاضع باشد؛ و این است که سوره ى حمد مستلزم معرفت الهى است؛ یعنى تا انسان نسبت به خداوند معرفت کامل پیدا نکند، نمى تواند یک سوره ى حمد را درست و صحیح و به صورت واقعى که لقلقه ى لسان نباشد بخواند.[11]
آموزه ها و پیامها :
1) همه ى جهانیان تحت تربیت الهى قرار دارند.
2) تنها خدا شایسته ى ستایش است.
3) همه ى نعمتها و تربیتها را از خدا بدانید و حمد و شکر او را به جا آورید و در هر شبانه روز آن را بارها تکرار کنید.
[1] . ولى واژه ى« مدح» به معناى هرگونه ستایش است، خواه در برابر امرى اختیارىباشد یا غیر اختیارى؛ و« شکر» در برابر نعمتهایى است که با میل و ارادهى دهنده به ما رسیده است. البته حمد و مدح معمولًا با زبان است، اما شکر گاهى با زبان است و گاهى با عمل( تفسیر نمونه، ج 1، ص 28)
[2] . چون« الف و لام» آن براى جنس است
[3] . ر. ک: مجمع البیان، ذیل آیه
[4] . تفسیر نمونه، ج 1، ص 30
[5] . نورالثقلین، ج 1، ص 17؛« العالمین هم الجماعات من کل مخلوق من الجمادات و الحیوانات و ...»
[6] . دلیل آنها این است که این واژه با« ین» جمع بسته شده است
[7] . ر. ک: تفسیر المنار، ج 1 ص 51
[8] . این ادعاى صاحب تفسیر نمونه در مورد آیهى 36 جاثیه و 23- 24 شعراء است
[9] . ما، در اصول فقه، با دلایلى پذیرفتهایم که استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا اشکالندارد
[10] . وجوب شکر مُنعِم