پژوهش های تفسیری آیه 31 و 32 و 33 سوره بقره
پژوهش های تفسیری آیه سی و یکم سوره بقره
تفسیر رضوان . حوزه علمیه اصفهان
موضوع : آموزش آدم و آزمایش فرشتگان به وسیله آن
--------------------------------
31. وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ
و [خدا] همه نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و گفت: «اگر راست گویید، نام هاى ایشان را به من خبر دهید.»
32. قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ
(فرشتگان) گفتند: «منزّهى تو! ما هیچ دانشى جز آنچه به ما آموختهاى نداریم، [چرا] که تنها تو دانا [و] فرزانه اى.»
33. قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ
[خدا] فرمود: «اى آدم! آنان را به نام هایشان خبر ده.» و هنگامى که [آدم] آنان را به نامهایشان خبر داد، (خدا) گفت: «آیا به شما نگفته ام که من نهان آسمانها و زمین را مى دانم؟! و (نیز) آنچه را آشکار مىکنید و آنچه را همواره پنهان مى داشتید، مى دانم.»
نکته ها و اشاره ها :
1) نکته اوّل
در این آیات صحنه اى از امتحان آدم علیه السلام و فرشتگان به تصویر کشیده شده که آدم علیه السلام در آن پیروز شد، ولى فرشتگان موفق نشدند و بار دیگر برترى انسان بر فرشتگان روشن شد.
2) نکته دوّم
آزمایش فرشتگان و آدم، یک ارزیابى علمى بود؛ یعنى آنان را در برابر نامها (و حقایق و اسرار و علوم هستى) قرار دادند و انسان به خاطر ظرف وجودى وسیع خود آنها را آموخت و بیان کرد، ولى فرشتگان به خاطر ظرف وجودى محدود خود نتوانستند پاسخ پرسشهاى علمى را تهیه کنند و در امتحان شکست خوردند.
3) نکته سوّم
مقصود از «نامها» در این آیات چیست؟
در این مورد چند احتمال داده اند:
الف) در احادیثى آمده است که مقصود از این نامها همان نامهاى رهبران الهى و حجتهاى اوست. «1»
ب ) در احادیث دیگرى آمده که مقصود از نامها، زمینها، کوهها، درهها و همهى موجودات است. «2»
ج ) منظور از این نامها، همان استعداد نامگذارى چیزهاست که خدا به انسان عطا فرموده است و براساس همین نامگذارى است که علوم بشر شکل مىگیرد و نسل به نسل منتقل مىشود. «3»
د ) منظور اعطاى معانى و مفاهیم و مسمّاى این نامها به آدم علیه السلام بوده است که همان علوم و اسرار مربوط به آفرینش و موجودات است؛ پس مقصود، منابع و خزاین چیزهاست، نه صرف لغات. «4»
هـ ) آموزش نامها، کنایه از قدرت شناخت حقایق و آثار چیزهاست که خدا در نهاد انسان قرار داده و تنها انسان چنین توانى دارد و با استفاده از این توانایى در اسرار جهان مىاندیشد و تمام اکتشافات و اختراعات علمى بشر نیز نتیجهى همین مطلب است. (م)
و) مقصود همان حقایق غیبى عالم است که نشانهى خدا هستند؛ حقایقى که باشعور و عاقل و خزاین چیزهاى جهان هستند و نزد خدا ذخیرهاند. «5»
البته این معانى با همدیگر منافاتى ندارند و جمع آنها مشکل نیست و همه ى این معانى مى تواند مقصود آیه باشد، هر چند احتمال پنجم جالبتر است.
__________________________________________________
(1). تفسیر المیزان، ج 1، ص 120
(2). همان و تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه
(3). تفسیر نمونه، ج 1، ص 176
(4). همان و المیزان، ج 1، ص 117
(5). ر. ک: تفسیر تسنیم، ج 3، ص 169
4) نکته چهارم
برخى مفسران بر آن اند که خداى متعال این علوم را به صورت تکوینى به انسان آموخت؛ یعنى در نهاد و وجود او قرار داد و در مدت کوتاهى بارور ساخت؛ «1» همانطور که بیان را به صورت تکوینى به انسان تعلیم داد؛ «2» یعنى استعداد فهم این نامها و اسرار و علوم را در فطرت و سرشت انسان قرار داد.
5) نکته پنجم
آیا اگر خدا آن علوم و نامها را به فرشتگان یاد مىداد آنها نیز نمىتوانستند مثل آدم بیاموزند و در آزمایش موفق شوند؟
تفاوت فرشتگان با انسان در این بود که انسانها ظرفیت وجودى بیشترى داشتند؛ از این رو این نامها و علوم در ظرف وجودى آنان قرار گرفت و بارور شد، ولى فرشتگان چون براى اهداف دیگرى آفریده شده بودند، ظرفیت خاصى داشتند که آمادهى پذیرش این همه علوم و اسرار نبود؛ به عبارت دیگر علوم انسانها با تفکر و خلاقیت افزایش مىیابد، اما علوم فرشتگان مثل رایانه با حافظه ى محدودى است که هر چه به او مىدهند بازمىگوید و هنگامى که در این آزمایش معلوم شد که آنان ظرفیت علوم و اسرار نامها را ندارند و از انسان برتر و شایستهتر به خلافت نیستند، بهخوبى این حقیقت را پذیرفتند و تسلیم شدند.
6) نکته ششم
در این آیات براى آموزش انسان تعبیر «تعلیم» به کار رفته، اما براى فرشتگان تعبیر «عرضه» به کار رفته است که بالاتر از آموزش است، همانطور که نوار آموزشى با فیلم آموزشى تفاوت دارد؛ پس ممکن است گفته شود که فرشتگان نتوانستند چیزى را که به صورت صدا و تصویر به آنان عرضه شد دریابند، در حالى که انسان با آموزش نازلترى آنها را دریافت و این برترى انسان را نشان مىداد.
__________________________________________________
(1). تفسیر نمونه، ج 1، ص 178
(2). «عَلَّمَهُ الْبَیانَ» (سورهى الرحمن، آیهى 4)
7) نکته هفتم
برخى مفسران برآناند که مقصود از «چیزى که فرشتگان مخفى مى کردند» آن است که فرشتگان، در دل، خود را شایسته تر از انسان براى جانشینى خدا در زمین مى دانستند و این مطلبى بود که در آیه ى قبل بدان اشاره شد، اما تصریح نکردند.
برخى دیگر برآن اند که آیه به ابلیس اشاره دارد که در صف فرشتگان قرار داشت و تصمیم داشت در برابر انسان سجده نکند، ولى این مطلب را در دل پنهان مى کرد. «1»
این احتمال نیز هست که این آیهبه علم وسیع الهى و قلمرو بىکران آن در امور آشکار و پنهان اشاره داشته باشد، همانطور که به مخاطب خود مىگوییم «ما همه چیز پنهان و آشکار شما را مى دانیم» و لازمه ى این سخن آن نیست که حتماً چیز مخفى وجود داشته باشد؛ البته مانعى ندارد که هر سه مطلب مقصود آیه باشد.
آموزه ها و پیام ها :
1) با ارزیابى علمى، شایستگى و برترى افراد را ثابت کنید.
2) ظرفیت علمى و معلومات افراد، معیار برترى آنها در انتصاب به پست و مقام است.
3) دانشمندترین افراد را براى جانشینى خدا و رهبرى و خلافت در زمین برگزینید.
4) ظرفیت علمى انسان از فرشتگان بیشتر است.
5) خدا نامها (و علوم و اسرارى) را در نهاد انسان به ودیعت نهاده است.
6) در هنگام شکست علمى (تکبّر نورزید) برترى علمى دیگران را بپذیرید و اعتراف کنید (که این روش فرشته خویان است).
__________________________________________________
(1). تفسیر نمونه، ج 1، ص 178
پیام هشدارآمیز آیهى سى و سوم آن است که علم خدا بىکران است (پس شما نمىتوانید چیزى را از او مخفى سازید).
تفسیر قرآن مهر، ج1، ص: 227