تفسیر سوره بقره جلسه 2
تفسیر سوره مبارکه بقره جلسه 2
حجت الاسلام و المسلمین رضوانی
حوزه علمیه اصفهان - مدرسه صدر بازار
--------------------------------
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الم (1)ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ (2) الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (3) وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4) أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
الم (بزرگ است خداوندى که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده). (1) آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است. (2) (پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان مىآورند؛ و نماز را برپا مىدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبى که به آنان روزى دادهایم، انفاق مىکنند. (3) و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان مىآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند. (4)آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند. (5)
تفسیر سوره مبارکه بقره - جلسه 2
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
-----------------------------------------
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صلی الله عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٌ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ و اللَعْنَةُ الدائمه عَلَی أَعْدائِهِمْ من الان الی قیام یوم الدین
.حروف مقطعه
در بحث حروف مقطعه قرآن کریم ذیل آیه اول سوره مبارکه بقره بسم الله الرحمن الرحیم الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین
چند مطلب هست در المیزان که من اینها را فیش برداری کرده ام و خدمت شما عرض می کنم اگر خواستید یادداشت بفرماید
یکی اینکه بنابرآن قول اول که گفتیم یازده قول بیان شده که بحثمان در احکام متشابهات قرآن بود و تشابه و متشابه بودن از صفات آیات قرآن است می فرماید بر آنها دلالت لفظیه و آنچه که هست بر مدالیل است یعنی دلالت لفظیه بر مدلولات آنها هست
تاویل از قبیل مدالیل لفظیه نیست بلکه تاویل عبارت است از حقایق واقعیه ای که آنها را در ذیل آن آیه ما می فهمیم و مبین قرآن آنها را بیان می کند که البته دنبال مضامین بیانات قرآنی می آید چه در محکمات و چه در متشابهات
تاویلاتی که می فرمایند حتی در ذیل محکمات هم تاویل آورده می شود تاویل یعنی بیان حقایق ، یعنی آن حقایقی که در کنار قرآن هست حالا چه در محکمات و چه در متشابهات اعم است از محکمات و متشابهات
.حروف مقطعه مشابهات یا محکمات ؟
حروف مقطعه در اینجا چه هستند ؟ حروف مقطعه آنچه که مسلم است محکم که نیستند متشابه هم نیستند یعنی نه اینکه برای معانی از آنها برایشان نیست در دلالات لفظی بلکه تاویلاتی هم برایشان آورده نشده است که ما آنها را به عنوان متشابه حساب کنیم
.اقوال یازدهگانه در حروف مقطعه
اما آن اقوال دهگانه ای که بعد از قول اول آمد اینها صرفا یک سری تصویراتی است که بیشتر از احتمال نیست یعنی صرف اینکه احتمال بدهید که چنین چیزی باشد
گرچه در اینجا برای قول چهارم و هفتم و هشتم و دهم یکی سری روایاتی که البته روایات از نظر السند عالی السند نیستند ولی یک سری روایاتی بر تایید این چهار تا قول بیان شده
.ذکر حروف مقطعه در 29 سوره
اما مطلب بعدی آنچه که مسلم است اینست که سوره های قرآن بیست و نُه سوره در قرآن کریم اولین آیه آن بعد از بسم الله الرحمن الرحیم همین حروف واقع می شوند
.حروف مقطعه یک حرفی
این حروف بعضی از سوره ها یک حرف دارند مانند سوره قاف «ق» بسم الله الرحمن الرحیم ق یا مثلا سوره مبارکه نون «ن» و القلم و مایسترون که اینها مواردی است که یک حرف است که آن یک حرفی ها مانند «ص» «ق» «ن»
.حروف مقطعه دو حرفی
بعضی هم دو حرف است مانند «یس» یا مانند «طه» یا مانند «حم»
.حروف مقطعه سه حرفی
بعضی هم سه حرف است مانند «الم» «الر» «»طسم»
.حروف مقطعه چهار حرفی
بعضی هم چهار حرف است مانند «المص» «المر»
.حروف مقطعه پنج حرفی
بعضی هم پنج حرف است مانند : «کهیعص» «حمعسق»
.نکاتی در حروف مقطعه
نکاتی در اینجا وجود دارد که بعضی از این حروف در کل این سوره هایی که دارای حروف مقطعه هستند یکبار فقط آمده است مثل «ق» مانند «ن» یعنی تکرار ندارد بعضی هم در سوره های مختلف تکرار شده است
.بیان عظمت و تاکید
در بعضی از این حروف که معمولا آنها را آورده اند برای عظمت و برای تاکید بر خود قرآن آمده است مثل همین سوره مبارکه بقره که می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه یعنی به دنبال استحکام بخشیدن به وجود قرآن و بیان قرآن هستش
ظاهرا بیشترین این سوره هایی که حروف مقطعه دارند همین مطلب را دارد
.بررسی سه صفت بعد از حروف مقطعه
- حالا در همین آیه محل بحث چگونه عظمت وجود دارد ؟!
-
ببینید سه صفت را ما می بینیم که خداوند در این آیه بیان فرموده بعد از حروف مقطعه
- 1) ذلک الکتاب 2) لاریب فیه 3) هدی للمتقین
- که این سه صفت را برای قرآن کریم بیان فرموده است که هر سه صفت بیان عظمت قرآن است خصوصا در صفت اولی که فرمود ذلک الکتاب که اینرا اشاره کردیم چند جلسه قبل بود که بحث ذلک مشار الیه آن دور است و عظمت قرآن را و آنچه که در قرآن و ما انزل متصور است که عند الانبیاء عند رسول الله و عند الله است در عالم ذر و آنجایی که خدا خلق کرده است قرآن را اشاره به آن هست
.مکتوب و نوشته بودن قرآن
نکته دوم اینکه آن چیزی که حالا توصیف کردیم همین بود که فرمود «الکتاب»
نکته دوم که در همین کلمه الکتاب هست بحث کتابت داشتن قرآن است
اینکه قرآنی که نازل شده است برای پیامبر خاتم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم این مکتوب است یعنی بر یک کاغذی یا بر یک لوحی یا بر یک صفحه ای نگاشته شده است و نوشته شده است
این کتابت بودن این قرآن از خود همان نزولش است بلکه بالاتر است از زمان خلق آن است . یعنی همان موقع که خداوند قرآن را خلق فرمود آنرا مکتوب قرار داده که این نکته بسیار مهم است و این توصیف بر کتب آسمانی دیگر هم هست یعنی کتب دیگر آسمانی هم کتاب است چه تورات و چه انجیل چه زبور چه صحف اینها هم کتاب هستند یعنی آنها هم نوشته شده بودند و برای انبیاء فرستاده شده اند حالا در اینجا تاکید بر کتابت است
پاسخ : نه منافات ندارد این بیان دارد ببینید قرآن فرمود ذلک الکتاب یعنی آنکه آنجا نزد خداوند است بر پیغمبر نازل شد همین است یعنی همین کتاب است یعنی شک نباید در آن کرد
از لحاظ ترتیبی آنچه هم اعتقاد داریم همین است یعنی از لحاظ ترتیب سوره ها و امثال آن همین است
. ذلک نوعی « این همانی » است
ببینید اگر ذلک گفتیم کلمه ذلک این همانی است که این همانی به این معناست که همین ترتیب همین کلمات همین آیات همین سوره ها همین کلمات این همانی است یا همانی این است
این همانی یعنی هر آنچه که در دسترس ما هست ما بین الدفتین این قرآنی که در بین این دو جلد قرار گرفته است و نوشته شده در دسترس ما هست که مشتمل بر شش هزار و چند آیه است مشتمل بر 114 سوره است مشتمل بر سی جزء است این همان است
پاسخ : بالاخره آنچه که مسلم است اینست که آن بحث هایی که شما مطرح می فرمایید اصلا اینجا تصورش هم نمی توان کرد
. امام زمان مفسر و مبین قرآن
آن قرآنی که نزد حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه آن تفسیر قرآن است بیان شده ی قرآن است
. ادامه : ذلک نوعی « این همانی » است
یعنی خود آیات قرآن آنکه منزل است همین است لذا فرمود ذلک الکتاب که عبارت خود قران است که می فرماید ذلک الکتاب
کلام ، کلام خود قرآن است این همانی است این همانی یعنی اینکه ترتیبش فرق می کند یا فرق نمی کند اینها معنا ندارد
یعنی هر چه آنجا بوده است عند الله و مخلوق خداوند و بوده است به عنوان قرآن و منظور خداوند متعال بوده است برای پیامبر ص که مُنزل به آن می گوییم همین است همین کتاب است که دست ماست
پاسخ : نه خیر آن ترتیبی که ما می گوییم ترتیب در کتاب است شما ترتیب در نزول را می فرمایید
آنکه مکتوب است و همان ترتیبی که در آن مکتوب است همان ترتیبی است که عند الله است
. نزول دفعی و نزول تدریجی
داریم دیگر که قرآن کریم دو نوع نزول داشته است یک تنزیل دارد و یک نزول دارد نزول یکدفعه ای است انا انزلناه فی لیله القدر یکی هم قرآن را فرمود که ما نازل کردیم اما نازل کردن ما به صورت تنزیلی یعنی تدریجی است و متدرجا به شئونات مختلف و به وقایع مختلف آیاتی را بر پیغمبر خداوند به واسطه جبرائیل نازل می کرد
پس صفت اول : ذلک الکتاب بود
. صفت دوم قرآن : لاریب فیه
دومین صفت فرمود : لا ریب فیه که فیه متعلقش لا ریب است یعنی در این کتاب در این قرآن هیچ شک و شبهه ای نیست و لای نفی جنس ایت یعنی هیچ چیزی از ریب و شبهه تردید و هرچه شک بر انگیز باشد در این قرآن وجود ندارد فرمود لا ریب فیه حالا لاریب فیه بر اینکه این کتاب همان است یا لاریب اینکه هدی للمتقین است که آن هدی چیزی که هدایت گری دارد را اسم فاعل به آن می گویند ، هادی آنوقت اگر مصدر را به معنای اسم فاعل استعمال کنند شدت در آن هست
یعنی هدایتگری مطلق در قرآن هست و خود قرآن هدیً توصیف شده است ذلک الکتابی که لاریب فیه است در عین حال هدی للمتقین است آن هدایتگر است آنهم هدایتگری مطلق
. هدایت به نفع متقین
للمتقین که لام باز لام نفع است اینجا للمتقین یعنی هدایت گری او به نفع متقین و پرهیزکاران است
حالا خود تقوا و اینها را یکی یک بهش می رسیم و معنا می کنیم و کلمه ریب را معنا می کنیم
اما آنچه که در این بحث و در ذیل حروف مقطعه لازم است که بگوییم این همان ذلک الکتابی است که در این سوره آمده است . هم تاکید کرده است اینکه آنچه مُنْزَل بوده است و آنچه مخلوق خداوند به عنوان قرآن بوده است همین است که در دست ما است و همین کتاب است و بحث خود کتاب بودن است . کتابت یعنی حتما نگاشته شده است و نوشته شده است . اگر نوشته نشده بود که کتاب نبود و به او کتاب نمی گفتند
. بیان عظمت قرآن بعد از حروف مقطعه
لذا اینرا خوب دقت کنید که ذلک الکتاب این بیان عظمت است خوب حالا وقتی ذیل حروف مقطعه قرآن بیانات مختلفی از ورای قرآن در عظمتش بیان شده است ما پی می بریم که این رموزیست یعنی حروف مقطعه رموزی است که آن رموز فقط خدای متعال از آن اطلاع دارد و پیامبر اکرم ص و آن کسی که به او نازل شده است آن کسی که به او نازل شده است پیغمبر بوده و آن کسی هم که نازل کننده بوده است خداوند بوده است لذا این رموز که آنها فقط می دانند
پاسخ : آنرا در جای خودش عرض خواهیم نمود
. حروف مقطعه ، رمزِ حقیقتی پنهان
غالب حروف مقطعه برای تاکید و عظمت قرآن آمده است و خود همین کاشفیت از این دارد که این حروف خودش رموز است و رمز هم یعنی چیزی که پنهان است و الا رمز نیست رمز اگر رمز باشد یعنی هیچ کسی اطلاع ندارد غیر از آن کسی که نازل می کند و آن کسی که بر او وحی نازل می شود و او کسی نیست مگر پیامبر اکرم ص لذا این نکته هست و نتیجه اش این می شود پس مستفاد از همه این مطالب این است که این حروف رموزی هستند بین الله سبحانه و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
که نتیجه این می شود که از همه ما مخفی است چون رمز است یعنی خفاء دارد
. سؤالات مختلف از پیامبر درباره حروف مقطعه
اگر هم اینها رمز نبودند حتما پیامبر آنها را پیام می دادند چون در جاهای مختلفی سؤال شده است از پیامبر و از اهل بیت ع که این معنای «الم» چیست ؟گرچه آن بزرگواران یک نکاتی در روایاتی که البته خیلی از آنها را عالی مرحوم علامه آورده است در همین بحث اول سوره مبارکه شوری و اشاره به آنها کرده روایاتی که بوده است و سؤالاتی که شده است را از جاهای حروف مقطعه و بیان کرده است
. معانی حروف مقطعه فقط احتمالات است
اما هیچ کدام از اینها اعتماد ما را نمی تواند جلب کند که حتما بگوییم اینست
بله ممکن است اینها در آ باشد اما صِرف احتمالاتی است که بیان شده است
آنوقت آنچه که مسلم است اینست که باز همین رمز بودن اینها متعین است و رمز بودن اینها بین خداوند و پیامبر جزء مسلمات است
مثلا عربها می آمدند می گفتند قرآن را قبول نداریم بعد آن اعجاز و آن نفوذ و فصاحت و بلاغت که در قران بود را می خواستند نشان بدهند می گفتند ببینید همین حرفهایی که شما می زنید با یان حروف و اینها همینها را قران آورده است پی معلوم است که کسی که آنرا نازل کرده فوق بشر است
. بیان مرحوم طبرسی در حروف مقطعه
بله حالا البته اینجا می فرماید
مرحوم علامه شاید این معنا که اهل سنت هم که روایت کرده اند از آقا امیر المؤمنین که در مجمع آمده است و آن اینست که برای هر کتابی یک صفوه ای است یعنی یک چیزی که در واقع آنرا می درخشاند و بر انگیخته می کند آن صفتی که در آن است و آن را نشان می دهد یک علامت است این صفوه قران هم در اینجا حروف مقطعه است
که در هیچ کتاب از کتب آسمانی حروف مقطعه وجود ندارد به هرحال محمل هایی که ما آنها را حمل کنیم و احتمال بدهیم بر اینکه حروف است اینها خیلی بیان شده اما صد درصد اگر بگوییم که همه اینها را اینگونه نیست و هیچ کدامش به قول مرحوم علامه طباطبایی می فرماید اعتماد ما را درست نمی کند که حتما اینست و اطمینان بر انگیز نیست که ما مطمئن بشویم که مقصد و منظور خداوند از این الف و لام و میم از الر یا از این الف و لام و میم و صاد این نکته است نه اینها صد در صد نیست بلکه یک تصویرات و تصوراتی است که در حد احتمال است و از وقتی هم که چیزی در آن احتمال باشد احتمال دیگری هم در آن باشد استدلال به آنها نمی توان کرد اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال
. ثمره عملی ناچیز در بحث حروف مقطعه
اینها نکاتی است که البته باز هم در این بحث داریم و الف و لام و میم ها در حروف مقطعه قرآن لازم است بیشتر بدانیم منتها آخر مطلب اینست که آنچه که خود من مطالعه کرده ام ثمره عملی آنچنانی به ما نیم دهد الا اینکه این حروف مقطعه اول سوره هایی که آمده بعد از آن غالبا عظمت قرآن را و تاکید بر قرآن و عظمت آنرا درست کرده است لذا در همین اندازه که ما بفهمیم که رموزی هست کافیست بخواهیم زیاد تر از این برویم اطاله سخن می شود و نتیجه خاصی هم شامل ما نمی شود کما اینکه در همه تفاسیری که نگاه می کنیم که طول داده اند آنرا و اطاله کرده اند
. بیان رمز فقط برای خدا و رسول
همه آنچه گفته شده است را ذیل حروف مقطعه آورده اند اما در نهایت باز هم گفته اند که چیزی ما نمی دانیم یعنی رای نداده اند که صد در صد این حروف مقطعه ما وُضِعَ له دارد یا ندارد رمز است یا این رمز چه رمزی است اگر قائل به رمز بشویم رمز بیان ندارد چون بیان رمز برای فقط خود خداوند متعال و پیامبر عظیم الشان او است پی ما نمی توانیم آنها را بیان نماییم
. حروف مقطعه از تمایزات قرآن بر سایر کتب
اگر هم که بگوییم دارای معانی است که احتمالات است چون یک احتمال بر این حروف به یک صورت می دهند و یک احتمال دیگر را هم به گونه ای دیگر می دهند اما آنچه که مسلم است اینست که این حروف بر گزیده در قرآن است و از مشخِّصات قرآن یعنی چیز هایی است که قرآن را از بین کتب آسمانی دیگر تعالی و تمایز داده است و آن را تشخص داده
و مقامی بالاتر داده و آن فقط مختص قران هم هست در کتب آسمانی دیگر نیست و آنچه هم که در ذیل آن آیات یعنی بعد از آیه الف و لام و میم ها یعنی آنهایی که حروف مقطعه دارند غالبا بیان عظمت قرآن و بیان ماهیت قرآن و صفات عالیه قرآن را بیان کرده اند مثل همین سوره مبارکه بقره که همان ذلک الکتاب است
. اعتماد سازی خداوند نسبت به قرآن
خود «ذلک الکتاب» که باز بحث را تکرار می کنیم خوب دقت بفرمایید آقایان و روی آن فکر بکنید که وقتی می خواهد خداوند برای ما اعتماد سازی کند می گوید همین قرآن که دستتان است همان است ها ، همانی است که بر پیامبر اکرم ص نازل شده است همانی که خداوند خلق کرده در عالم ذر ، این همان است این همانی را از همین ذلک الکتاب می فهمیم
. مکتوب بودن قرآن مُنْزَل
و الکتاب هم فرموده است یعنی نفرموده است هذا الکتاب و نفرموده است هذا القرآن ، ذلک الکتاب را نفرموده است ذلک القرآن بحث کتابت را در آن آورده است و خود بحث کتابت بودن قرآن این در همین آیه از آن فهمیده می شود که حتی مُنْزَل هم کتابت بوده است یعنی آنچه که بر پیغمبر نازل شد بر سینه مبارک به صورت مکتوب هم نازل شده . هم به صورت مکتوب نازل شد و هم به صورت وحی بر سینه پیغمبر یکدفعه ای و هم متدرجا یعنی در شئونات مختلف و شأن نزول های مختلف قرآن نازل شده است
. «ذلک الکتاب» دلیل بر مکتوب بودن قرآن
بر پیغمبر و اینرا از آیه دوم سوره مبارکه بقره از این کلمه ذلک الکتاب اینرا ما می فهمیم که این از مدالیل مسلم است
. دلایل تاکید بر عظمت قرآن
ذلک و الکتاب هم از لحاظ لفظ است و هم از لحاظ مقام و بحث های معانی بیانی که خود اینکه اسم اشاره آورده است اینجا اسم اشاره به دور آورده است و اینکه کتاب را آورده است که خود ماده کتب در آن است و کتاب به معنای مکتوب است در این جا دارای الف و لام عهد حضور است همه اینها در بر دارنده اینست که عظمت قرآن را برای ما اینجا تاکید کند خداوند
. اعتماد سازی و اطمینان دادن خداوند به انسان
و اینکه ما اطمینان کنیم که این قرآنی که در دست ما هست همان قرآنی است که خداوند تبارک و تعالی خلق فرموده است و بر پیامبر اکرم نازل فرمودند بواسطه حضرت جبراییل ، لذا ما دیگر شک و شبهه ای در آن نداشته باشیم که بگوییم نکند این حالا همان قرآن نیاشد و نکند قرانی که می گویند پیش حضرت علی ع بوده یا قرانی که دست امام زمان است چیز دیگریست ؟ !! نه خیر . اینرا دارد می فرماید ، لذا بعدش هم می فرماید لا ریب فیه می خواهد ما را از همه شک و شبهه ای که در این قرآن می کنیم می خواهد ما را پاک کند و هیچ شبهه و تردید و شکی نسبت به این قرآن که همان قرانی است که خدای متعال نازل فرموده است بر پیامبر اکرم نداشته باشید
. صفت دوم : هدایتگری قرآن کریم
بعد صفت دوم اینکه ما دنبال هادی می گردیم دنبال چیزی هستیم که ما را به سر منزل مقصود واقعی برساند هدی للمتقین اینرا هم به دنبالش آورده است که انشاء الله بحث مفصل آنرا در بحث هدایت که کلمه هدایت را قبلا گفته ایم در سوره مبارکه حمد اما در توصیف قرآن به اینکه قرآن هادی است و آن هم به کلمه هدی که مصدر است آورده است انشاء الله جلسه بعد .
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
فهرست مباحث جلسه دوم
تفسیر سوره بقره جلسه 2 | استاد رضوانی
منابع و ماخذ
اطیب البیان فى تفسیر القرآن، ج1، ص: 133
ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص: 82
المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص: 52
مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص: 115
منابع جامع و کامل درباره حروف مقطَّعه