آیه۴۵| امدادجویى و استقامت ورزى |جلسه ۱
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۵ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
یک جلسه تفسیر آیه چهل و پنج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۴۴) وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را [در ارتباط با نیکى] فراموش مىکنید؟ در حالى که کتاب [تورات را که با شدت به نیکى دعوتتان کرده] مىخوانید. آیا [به وضع زیانبار و خطرناک خود] نمىاندیشید؟ (۴۴) از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۴۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۴۴) وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را [در ارتباط با نیکى] فراموش مىکنید؟ در حالى که کتاب [تورات را که با شدت به نیکى دعوتتان کرده] مىخوانید. آیا [به وضع زیانبار و خطرناک خود] نمىاندیشید؟ (۴۴) از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵)
استعانت به وسیلهی صبر و صلاه
در ذیل آیات شریفهای که گذشت، به آیهی ۴۵ از سورهی مبارکه میرسیم که میفرماید: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» میفرماید: استعانت، استعانت از باب استفعال به معنای طلب یاری کردن است. عون به معنای یاری و استعانت به معنای طلب یاری، طلب کمک کردن است. آن هم «بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ» به وسیله صبر و به وسیلهی صلاه.
سختی استعانت جستن از صبر و صلاه
«وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» میفرماید: استعانت جستن از صبر و صلاه بسیار بزرگ است. از باب اینکه یک مقداری سخت است.
خشیّت الهی و استعانت از صبر و صلاه
«إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» الّا از کسانی که خشیّت الهی در وجود آنها است. این ترجمهی تحت اللفظی بود.
معنای صبر در بیان علّامه طباطبایی
امّا کلمهی صبر و صلاه در این آیه مورد توجّه قرار میگیرد. مرحوم علّامهی طباطبایی در معنای اصطلاحی صبر ذیل آیه ۲۸، سورهی مبارکهی کهف میفرماید: در مضایقه قرار گرفتن نفس است. «مضایقه النّفس» یعنی قرار دادن نفس در مضیقه، صبر میشود.
معنای صبر در بیان مرحوم طیّب اصفهانی
اینجا هم مرحوم طیّب اصفهانی میفرماید: صبر به معنای حبس نفس است. مضایقه النّفس در تنگنا قرار دادن نفس است، اینجا ایشان میفرماید: زندان کردن نفس است.
- صبر یعنی بردباری، شکیبایی.
-این معانی که شما دارید میگویید واژههای فارسی آن است. در معناهای اصطلاحی باید دقّت بکنیم ببینیم صبر چیست.
- فارسی آن شکیبایی و بردباری میشود.
در مضیقه قرار دادن نفس در معنای صبر
- مرحوم علّامه این معنا را برای صبر کردند که از همهی معانی صبر زیباتر است. در مضیقه قرار دادن نفس.
صبر در معصیت
وقتی ما در انواع صبر دقّت بکنیم، این معنا متصوّر است. مثلاً صبر در برابر معصیت. کسی که برای او زمینهی تلذّذ از راه حرام وجود دارد، این نفس خود را در مضیقه قرار بدهد، در تنگنا قرار بدهد که آن گناه را نکند.
صبر در برابر طاعت
یا دربارهی صبر در برابر طاعت. کسی که میخواهد یک عبادتی را انجام بدهد مثلاً روزه بگیرد، میخواهد نماز شب بخواند، نفس خود را در مضیقه و تنگنا قرار میدهد که خواب را کنار بگذارد و بلند بشود و نماز شب بخواند، خواب لذت بخش نصف شب و نزدیک صبح را کنار بگذارد یا روزه بگیرد، تلذّذهای خوردنی و آشامیدنی و تلذّذهای جنسی را کنار بگذارد، اینها باز در تنگنا قرار دادن نفس است.
صبر در برابر مصیبت
صبر در برابر مصیبت. مصیبت به انسان میرسد که انسان جزع و فزع بکند، داد و بیداد بکند امّا نفس را کنترل میکند و توجّه او به آن معبودی است که برگشت همهی ما به او است که آیات آن را بیان میکنیم.
صبر در برابر نعم الهی
در هر صورت همهی این صبرها در تنگنا قرار دادن نفس را دارد، حتّی صبر در برابر نعم الهی. خدا نعمت الهی را به ما داده است، اگر بخواهیم صبر بکنیم، باید آن را در راهی مصرف بکنیم که خود خدا فرموده است. از دل (خواهش نفس خود) بگذریم، نفس را در مضیقه قرار میدهیم، همانطور که خدا میگوید، همانطور این پول را خرج میکنیم. باز در این مضایقهی نفس وجود دارد.
شاید حبس نفس خیلی برای ما محسوس نباشد ولی مضایقه قرار دادن، در تنگنا قرار دادن، در مضیقه قرار دادن نفس در معنای صبر بهتر متبلور است.
اقسام صبر در بیان مرحوم طیّب اصفهانی
مرحوم طیب اصفهانی اقسامی را برای صبر بیان میکند، میگوید: صبری که از شهوات نفسانی نشأت میگیرد، به آن عفّت میگویند. صبری که بر کظم غیظ است، به آن حلم میگویند. صبری که از زیادی عیش است، به آن زهد میگویند، یعنی به کنارهگیری کردن از یک سری عیشها و لذّتها زهد میگویند. صبری که اسرار مردم را حفظ بکنیم، کتمان سر میشود. صبری که بر انجام تکالیف شرعی است که همان اطاعت باشد. صبری که در میدان جنگ باید به کار ببریم، شجاعت میشود.
خصوصیات عالیّهی انسان مؤمن در صبر
البتّه در هر موردی دیگری هم به این تعبیری که ایشان بیان فرمودند و این مناطی که قرار دادند، همهی خصوصیات عالیهی برای آدم متّقی و مؤمن نوعی صبر است که وقتی آن را خلاصه بکنیم یا صبر در طاعت است یا صبر در برابر معصیت است یا صبر در برابر نعمت است یا صبر در برابر مصیبت است.
فضیلت صبر در بیان آیات و روایات
نسبت به فضیلت صبر هم در قرآن، هم در روایات بسیار و تکراراً توصیه شده است.
اجر بیحساب صابران
مثلاً در سورهی مبارکهی زمر میفرماید: «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[۱] فضیلتی را برای صابرین بیان میکند که آنها از صبر نتیجه میگیرند. «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» یعنی اجر آدمهای صابر بی حساب و کتاب است. این آیهای است که راجع به فضیلت صابر و صبر برای صابرین بیان فرموده است.
جزای بهتر برای صابرین نسبت به عملکرد آنها
در سورهی مبارکهی نحل میفرماید: «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»[۲]َ یعنی آنچه که آنها عمل میکنند که در حیطهی صبر است، «وَ لَنَجْزِیَنَّ» لام تأکید بر سر این فعل آمده است. دوباره نون تأکید بر سر فعل آمده است. «وَ لَنَجْزِیَنَّ» که دو تأکید در آن وجود دارد. «الَّذینَ صَبَرُوا» کسانی که صبر پیشه میکنند، «أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ» باز این کلمهی احسن، أفعل تفضیل آورده است. «ما کانُوا یَعْمَلُونَ» یعنی خدا بهتر از آنچه که عملکرد آنها است، به آنها جزا و پاداش خواهد داد. آنجا کلمهی اجر بود، اینجا کلمهی جزا است.
همراهی و معیّ خداوند با صابرین
سورهی مبارکهی انفال میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ»[۳] یکی از فضائل صابرین این است که خدا همراه آنها است. «مَعَ» به معنای تصاحب است. ارتباط صابرین با خدا، ارتباط تصاحبیّه میشود، یعنی خدا، همراه صابرین است.
بشارت به صابرین در قرآن
در سورهی مبارکهی بقره میفرماید: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»[۴] این حرف چه کسی است؟ حرف (در مورد) صابرین است. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» این فضیلتی است که (صابرین) بشارت داده میشوند. آن هم در باب تفعیل که اینجا شدّت و زیاده را معنا دارد. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» بسیار بشارت داده میشود صابرین را.
توصیف صابرین در قرآن
صابرین را توصیف میکند. آن کسانی که وقتی مصیبتی به آنها میرسد، -اینجا مصیبت هم مطلق است- «قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ».
سختی صبر در هنگام مصیبت
البتّه خصوصاً در مصیبتها خیلی سخت است. من حتّی علمای بزرگ را دیدم که در بعضی از مصیبتهای خود بسیار منفعل و ناراحت میشوند. حضرت امام با اینکه بسیار صبور بود، وقتی حاج آقا مصطفی را شهید میکنند، آنچنان اشک ایشان جاری میشود که آن کسانی که بودند توصیف میکنند که با هر چیزی هم این بند نمیآمد، بسیار گریه میکردند.
تفاوت احساس ناراحتی با جزع و فزع در هنگام مصیبت
احساس بسیاری از بزرگان در این جهت اینطور بود، ولی جزع و فزع نمیکنند. صابرین اینطور نیست که گریه نکنند، گریه کردن اشکالی ندارد، منافاتی با صبر ندارد امّا در برابر مصیبت، صبر کردن و صبور بودن و خودداری کردن و نفس را کنترل کردن سخت است، به این راحتی نیست .
- پیامبر هم در مرگ ابراهیم گریه کرد.
صبر بر شهادت دیگران در جبهه
– بله آن بحث احساسی است. بین اینکه آنها چگونه احساس خود نشان میدهند با بین صبر را جمع کردیم. این با صبر منافات ندارد امّا میگویند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» در جبهه هم همیشه اینطور بود. وقتی رزمندگان در عملیاتها بودند، بچّهها همینطور فوج فوج شهید میشدند. بعضی وقتها واقعاً اشک آدم جاری میشد. دوست، همسنگر، فامیل شهید میشد، در کنار آدم بود، با آدم زندگی کرده است، انسان عاطفه دارد، یک بار جلوی انسان قطعه قطعه میشد.
یک آقای عسکری نامی بود، پدر او هم در خیابان بزرگمهر رستوران داشت. او در امّ القصر، در عملیات فاو بود، داشت در کانال به داخل سنگر میرفت، یک خمپاره در کنار او خورد، سر او را برد، یعنی سر را کلاً برد. ترکش و اینها طوری بود که همهی سر را نابود کرد، آن وقت بدن عسکری باز چند قدمی راه میرفت که در سنگر افتاد. این سخت است. یکی از بچّهها دوید و به فرماندهی دسته میگفت: پناهی عسکری کلهاش پرید. خیلی سخت بود ولی به هر حال صبر میکردیم، باید صبر بکنیم. خصوصاً در این مصیبتها اگر انسان زبان خود را به کلمهی «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» باز بکند، باعث آرامش انسان میشود.
صلوات و رحمت خداوند بر صابرین
بعد دوباره فضیلت (صابرین) را بیان میکند: «أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»[۵] خدا بر آنها قرار میدهد صلواتی که از طرف پروردگار آنها است. «وَ رَحْمَهٌ» و رحمتی که اصلاً بسیار عالی است، رحمتی که برای ما نشناخته است، رحمت از طرف پروردگار بسیار بزرگ است.
اجر و جزای بیحساب صابرین
این آیاتی بود که در باب فضیلت صبر برای صابرین و آثاری که صبر برای صابرین دارد، بود. اجر و جزای «من حیث لا یتحسب» و بشارت بر آن چیزهایی که برای انسان، شایسته است، مثل اینکه فرمود: «أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ».
صبر نیمی از ایمان
در روایات هم از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در جامع السّعادات -این کلمهی صبر و بحث امروز برای منبر خیلی خوب است- نقل شده است: «الصَّبرُ نِصفُ الایمان»[۶] حقیقت معنای صبر هم همین است. کسی که بتواند خود را در برابر گناه و معصیت کنترل بکند، بتواند خود را در برابر طاعت خدا مطیع قرار بدهد، بتواند خود را و نفس خود را در برابر مصیبتها کنترل بکند، جزع و فزع نکند، ناشکری نکند، نعم الهی را آنطور که خدا فرموده است استفاده بکند، نصف ایمان او وجود دارد.
صبر گنجی از بهشت
در روایت دیگری که آن هم جامع السّعادات است، میفرماید: «الصَّبرُ کَنزُ مِن کُنوزِ الجَّنه»[۷] میفرماید: صبر گنجی از گنجهای بهشتی است. چیزهای بهادار، پر بها ارزشمند، در گنج میگذارد.
صبر رأس ایمان
یا فرمود: «الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ»[۸] میفرماید: صبر قسمتی از ایمان است، بخشی از ایمان است. امّا این بخشی از ایمان، رئیسهی اجزای بدن است و میفرماید این «بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ» یعنی به منزلهی سر برای بدن است. اگر بخواهند هر موجودی را بکشند و از بین ببرند، باید سر او را جدا بکنند. اعضای دیگر قابل تعویض است، قابل ترمیم است امّا در مورد سر نمیشود کاری کرد. نمیشود سر یک کسی را عوض بکنیم. قلب او را میشود عوض کرد، امّا سر را نمی شود. یعنی وجود هر چیزی به سر آن است، به رأس آن است. وجود ایمان هم به صبر است که اگر صبر نباشد، یعنی ایمان در جایی نیست، اگر صبر نباشد، ایمان مرده است.
ارکان چهار گانهی ایمان در کلام امیر المؤمنین
یا از امیر المؤمنین، علیّ بن ابیطالب (صلوات الله علیه) روایت داریم که میفرمایند: «جَعَلَ الْإِیمَانَ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ»[۹] میفرمایند: ایمان بر چهار پایه و رکن بنا گذاشته شده است.
۱) یقین
«الصَّبْرِ وَ الْیَقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ» یقین یعنی باور داشتن قیامت، باور داشتن خدا، باو رداشتن آنچه که از طرف غیب برای ما آمده است، در مورد یقین باید زیاد توضیح داده بشود که در توصیف متّقین، اوّل سورهی بقره بحث ایقان را مفصّل بیان کردیم.
۲) صبر
«الصَّبْرِ» که ما نحن است دومین رکن برای ایمان است. کلمهی رکن یعنی آن چیزی که باعث وجود و حیات آن شیء است. ایمان به عنوان یک موجود، به عنوان یک فضیلت، به عنوان یک خصوصیت برای انسان مؤمن چهار رکن دارد.
مختل شدن ایمان در نبود هر کدام از این ارکان
اگر یکی از آنها مختل بشود، متزلزل میشود. اگر چهار تا از آنها نباشد، هیچ چیزی نیست. اوّلین مورد آن یقین است، دومین مورد آن صبر است.
۳) جهاد
سومین مورد آن جهاد است که شجاعت میخواهد عرض کردیم، صبر در جهاد، شجاعت است.
۴) عدل
چهارمین مورد آن عدل است. عدل هر چیزی را به جای خود قرار دادن است. هر چیزی را به جای خود شناختن، هر کاری رابه جای خود عمل کردن این عدالت است که البتّه این بخشی از این روایت است. حدیث ادامه دارد.
اقسام سهگانهی صبر در کلام پیامبر
باز از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در بحار الانوار جلد ۷۹، صفحه ۱۳۶، ذیل حدیث ۲۱ روایت داریم میفرماید: «الصَّبْرُ ثَلَاثَهٌ»[۱۰] حضرت رسول اقسام صبر را میفرماید.
سختی صبر بر مصیبت نسبت به دیگر صبرها
«صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَهِ وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَهِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَهِ» حضرت رسول اکرم (صبر را) سه بخش کرده است. فرمود: صبر سه نوع است. به ترتیبی که میگوید، اهمّیّت هر کدام بیشتر است و شدّت و سختتر بودن آن برای صابر نشان دهندهی آن است.
۱) صبر بر مصیبت
اوّلین صبر، صبر بر مصیبت است. «صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَهِ».
۲) صبر بر طاعت
«وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَهِ» طاعت چه معصیت، چه انجام واجبات باشد. چه اینکه گناه را ترک بکند، چه اینکه بر انجام واجبات و مستحبّات طاعت داشته باشد.
۳) صبر بر مصیبت
«وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَهِ» طاعت را اینجا گفته است امّا باز معصیت را خاصتر بیان کرده است و روایات بسیار دیگری که در این باب نسبت به کلمهی صبر بیان شده است.
تعبیر صبر به صوم در بعضی روایات
البتّه در ذیل آیهی شریفه ۴۵، سورهی مبارکهی بقره: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ» روایاتی آمده است که بعضی از آنها تعبیر کردند مراد از صبر در این آیه صوم است. «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ» به سیاق صلاه که اینجا آمده است، در اینجا مراد از صبر صیام است. یعنی روزه بگیرید که اگر روزه گرفتید، نشاندهندهی صبر و ایمان واقعی شما خواهد بود.
- یعنی چه منظور صوم است، اگر میخواست بیان میکرد که صوم است.
– یعنی روزه بگیرید.
- اگر میخواست میگفت.
– بله اینکه چرا گفته است؟ جای بحث دارد. روایت آورده است و گفته است، ما از خود نمیگوییم. در کافی، جلد ۴، صفحهی ۶۳، حدیث ۷ میفرماید: مراد از کلمهی صبر در «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ» أی الصَّیام.
– راوی چه کسی است؟
جایگاه بحث تسامح در ادلّه
– در بحث روایات «من بلغ» و در این بحثها بحث تسامح در ادلّه مطرح است. آنکه ما در فروع بحث میکنیم و اسناد روایات را بررسی میکنیم و تمام مباحث تعارض ادلّه به سند او برگشت دارد و روی سندها دقیق میشویم، گرچه دلالات آنها هم کامل باشد و هیچ مشکلی نداشته باشد و هیچ معارضی هم نداشته باشد، سند روایات را بررسی میکنینم جای خود است امّا در این بحثها آنچه که برای همهی ما مسلّم است، این است که اینجا تسامح در ادلّه حاکم است. یعنی ما دیگر نمیخواهیم در اسناد غور بکنیم، اگر یک مجتهدی بخواهد نسبت به یک تکلیفی فتوایی بدهد و بخواهد روایات را بیاورد، باید در بحث سند او غور بکند و سند او را یا توثیق و یا تضعیف بکند امّا در «ما نحن» نیازی نیست. چون آنچه که آمده است، موافق با قرآن است، هیچ مشکلی هم ندارد.
(یک کسی) گفته بود: سند دعای ندبه چیست و برای مردم مشکل درست کرده بود. او را کتک زده بودند و بیرون کرده بودند. (این چه حرفی است) مردم عاشق امام زمان هستند، هر روز صبح جمعه مجالس دعای ندبه را برگزار میکنند، این همه عشق میورزند، تو میآمدی میگویی سند این چیست؟ اینها هم بحث دارد که شاید بحث تقیّه و این حرفها بوده است که اینها بیان شده است.
استعانت جستن به صوم
در لسان اخبار و روایات، کلمهی صبر را در تعبیرات اینگونهای مثل «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ» به صیام و صوم تعبیر کردهاند. یعنی استعانت جستن به روزه. عند المصیبه، عند المعصیه.
نقش روزه در ترگ گناه
کسی که روزه بگیرد، یک مقدار از لحاظ قوای جنسی، در مسائل شهوانی تقلیل پیدا میکند، آرام میکند. لذا ما تا جوان بودیم و در مدرسه و اینها بودیم، روزه میگرفتیم و خیلی وقتها در جبهه هم همینطور بود. ما سعی میکردیم شبها خصوصاً در جبهه خوراک خود را یک مقدار متعادل بکنیم، خصوصاً وقتی که خیلی فعّالیّت نبود که یک مقدار خود ما اذیّت نشویم. یعنی خود کم غذا خوردن، قوای شهوانی را تقلیل میدهد و باعث آرامش انسان میشود، دیگر کمتر انسان وسوسه میشود، شیطان کمتر میتواند انسان را وسوسه بکند. در جبهه بچّهها مصیبت داشتند برای اینکه محتلم میشدند (باید چه کار بکنند) خصوصاً کردستان برای بچّهها مشکل بود.
– احتلام بچّهها را اذیّت میکرد، امکانات هم در خیلی از جبههها نبود. خصوصاً کردستان بچّهها یک حمام میخواستند بروند، باید ساعتها برف آب میکردند تا بتوانند یک مقدار آب تهیه بکنند، بعد هم آن را به چه طریقی و مشکلاتی گرم بکنند تا بتوانند استحمام بکنند.
- در غذا کافور میریختند.
– بله کافور هم میریختند که کافور هم یک مقدار از جهت قوای جنسی آرامبخش است.
بحث اینکه صبر را تعبیر به صیام بکنند، چیز بعیدی نیست از جهت اینکه خود این تجربه نشان داده است لذا به سرعت مخالفت بکنید که چه کار بکنیم.
صبر کلید هر گشایشی
یک روایت دیگر هم میفرماید: «الصَّبرُ مِفتاحُ الفَرج»[۱۱] میفرماید: کلید هر گشایشی، صبر است.
منابع
[۱]– سورهی زمر، آیه ۱۰٫
[۲]– سورهی نحل، آیه ۹۶٫
[۳]– سورهی انفال، آیه ۴۶٫
[۴]– سورهی بقره، آیه ۱۵۵ و ۱۵۶٫
[۵]– سورهی بقره، آیه ۱۵۷٫
[۶]– جامع السعادات، ج ۳، ص ۲۸۷٫
[۷]– همان.
[۸]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۸۷، ح ۲؛ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۶۸، ص ۸۱، ح ۱۷٫
[۹]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۵۰، ح ۱٫
[۱۰]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۹۱، ح ۱۵؛ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۷۹، ص ۱۳۹٫
[۱۱]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۶۸، ص ۷۵٫