آیه ۱۰۵ | بررسی الفاظ «محبّت و مودّت» ۳
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵ جلسه ۳
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۳ جلسه تفسیر آیه صدو پنجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۱۰۲) وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَهٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۱۰۳) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (۱۰۵)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهى سلیمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پیروى کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولى شیاطین که به مردم سحر مىآموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروى کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمىآموختند مگر آنکه مىگفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم مىدهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردى که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایى مىانداختند؛ در حالى که آنان به وسیله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسیب رساندن بهکسى را نداشتند؛ و همواره چیزى را مىآموختند که به آنان آسیب مىرسانید و سودى نمىبخشید؛ و یقینا [یهود] مىدانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچیزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند. (۱۰۲) و اگر آنان [از روى حقیقت] ایمان مىآوردند و [از سحر و جادو] پرهیز مىکردند، قطعا پاداشى که از جانب خداست [براى آنان] بهتر بود، اگر مىدانستند. (۱۰۳) اى کسانى که ایمان آوردهاید! [هنگام سخن گفتن با پیامبر] مگویید: راعنا [یعنى: در ارائه احکام، امیال و هوسهاى ما را رعایت کن] و بگویید: انظرنا [یعنى: مصلحت دنیا و آخرت ما را ملاحظه کن] و [فرمانهاى خدا و پیامبرش را] بشنوید. و براى کافران عذابى دردناک است. (۱۰۴) نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مىدهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است. (۱۰۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۰۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۱۰۲) وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَهٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۱۰۳) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (۱۰۵)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهى سلیمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پیروى کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولى شیاطین که به مردم سحر مىآموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروى کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمىآموختند مگر آنکه مىگفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم مىدهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردى که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایى مىانداختند؛ در حالى که آنان به وسیله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسیب رساندن بهکسى را نداشتند؛ و همواره چیزى را مىآموختند که به آنان آسیب مىرسانید و سودى نمىبخشید؛ و یقینا [یهود] مىدانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچیزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند. (۱۰۲) و اگر آنان [از روى حقیقت] ایمان مىآوردند و [از سحر و جادو] پرهیز مىکردند، قطعا پاداشى که از جانب خداست [براى آنان] بهتر بود، اگر مىدانستند. (۱۰۳) اى کسانى که ایمان آوردهاید! [هنگام سخن گفتن با پیامبر] مگویید: راعنا [یعنى: در ارائه احکام، امیال و هوسهاى ما را رعایت کن] و بگویید: انظرنا [یعنى: مصلحت دنیا و آخرت ما را ملاحظه کن] و [فرمانهاى خدا و پیامبرش را] بشنوید. و براى کافران عذابى دردناک است. (۱۰۴) نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مىدهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است. (۱۰۵)
مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَآءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ۱
تفاوت محبت و مودت
دیروز در بحث به مودت، محبت و ولایت اشاره کردیم آنچه که در تحقیق این مطلب است مودت اعتقاد و ریشه بر دوست داشتن ندارد. در فارسی همه اینها را دوست داشتن معنا میکنند یا آرزو داشتن و تمنای چیزی که انسان به دنبال آن داشته باشد، بعد بحث «وُدّ» عبارت بیان از آن است که تا یکی را میبینید از او خوشت میآید و او را دوست دارید یا دوست دارید فلان کار را انجام دهید این نیاز مقدماتی به اطاعت و تبعیت محض ندارد اما کلمه محبت که ریشهاش حب است به دلالت آیات قرآن که داریم تبعیت لازم دارد شیعهگری و اطاعت میخواهد یعنی انسان باید این ویژگیها را داشته باشد تا بتواند محب شود.
مصادیق کلمه «حبّ» و«وُدّ»
زمانی کلمه محب بر یک انسانی صدق میکند و متلبس به این مشتق که همان حب باشد، است که اطاعت داشته باشد اگر اطاعت نداشته باشد نمیتواند محب شود ، این مورد است که طرفینی است و حب هم طرفینی میباشد اما «وُدّ» خیر ممکن است یکی، فردی را دوست داشته باشد یا نداشته باشد.
مصادیق الذین کفروا
«مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا» ۱ لذا «الَّذِینَ کَفَرُوا» چه کسانی هستند؟ آن عبارت بیان است از اهل کتاب و غیر اهل کتاب و آنهایی که از قریش مشرک بودند کلمه «الْمُشْرِکِینَ» یعنی مشرکان قریشی بودند و خداپرست نبودند و مشرک بودند این مِن اینجا «مِنْ» بیانیه است ، و «لَا الْمُشْرِکِینَ» هم به حسب لفظ عطف به «أَهْلِ الْکِتَابِ» است اگرچه به حسب معنای معطوف با «الَّذِینَ کَفَرُوا» هم تناسب دارد.
نزول برکات بر مومنان
آنها چه چیز را دوست یا خوش نداشتند؟ «أَنْ یُنَزَّلَ» اینکه بر شما نازل شود. برای مسلمانان چه چیزی نازل شده؟ «مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ »۲ بهترینها از پروردگارتان، چون وقتی که پیامبر ظهور کرد حالا علاوه بر اینکه برای آنها پیامبری آمد و برای این امت قرآن را آورد روزبه روز هم برکات خداوندی برای آنها میآمد، از طرف خداوند برای آنها پیروزی در جنگها، پیشرفتها و روزبه روز میتوانستند در جامعه بشری عرض اندام کنند؛ به همین سبب آنها خوش نداشتند که این چیزها برای مسلمانان بیاید، آنها دوست نداشتند که برکات خداوندی اینگونه برای آنها نازل گردد و روزبه روز پیشرفت کنند که خودشان هم متحیر شده بودند.
فتح مکه و فتح دلها
زمانی که مشرکین قریش با قدرتهایی که در قریش داشتند، آمدند هرچه تلاش کردند پیشروی کنند میدیدند که پیامبر از آنها جلوتر هستند تا در مسئله فتح مکه دیدند که همه تسلیم شدند که در فیلم محمد رسول الله(ص) کسی که در نقش ابوسفیان است جملهای دارد که میگوید محمد بر دلها حکومت میکند این مصداق همان «مِنْ خَیْرٍ» است که از طرف خدا نازل شده است و دائما درحال نازل شدن است لذا «مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا»۳ آنها دوست ندارند که اینگونه برای شما نازل میشود لذا دلیل راهاندازی جنگ نیز همین است، «أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ» ۴ البته اینها همه «مِنْ رَبِّکُمْ» هستند.
ایجاد زمینه مشیّت
«وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَآءُ» ۵ خداوند رحمتش را به کسانی که بخواهد اختصاص میدهد ، این بحث مشیت را قبلا عرض کردیم، زمینه بحث مشیت باید توسط خود انسان ایجاد شود تا اراده خداوند بر آن قرار گیرد و آنچه که خداوند خواسته است بر انسان نازل شود مانند بحث هدایت و بحث انتظار درنهایت انسان اهتدا لازم دارد تا خدا هدایت کند، انتظار میخواهد تا ما منتظر و سرباز امام زمان شویم؛ بدون انتظار ممکن نیست انتظار یعنی ما همه وجودمان را برای ظهور امام زمان آماده کنیم.
اهمیت ایجاد زمینه انتظار
توجه ما از کلمه نظر که ماده آن و صیغه آن که باب افتعال است ما با توجه کامل به دنبال این باشیم که امام ظهور کنند یعنی هر چیزی که در این دنیا وجود دارد متوجه ظهور حضرت باشد. برخی اوقات شب صبح میشود و صبح شب اما یاد و نامی از امام زمان نمیبریم این خیلی بد است هنگام صبح هرکس کار خود را میکند اما اسمی از امام زمان نمیگوید و توجهی به حضرت ندارد چون انتظاری وجود ندارد یا میگویی که قرآن هدایت نمیکند چون اهتدایی در تو وجود ندارد و دنبال هدایت نیستی.
شرط هدایت شدن توسط قرآن
اگر ما بدنبال هدایت شدن بودیم و باشیم، قرآن هدایت خواهد کرد، «وَمَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ» ۶ این هم بحث مهتدا و در اینجا هم آنچه که مسلم است اگر ما خواستیم که خداوند رحمتهای واسعهاش را به ما اختصاص دهد ما باید مشیت الهی را فراهم کنیم مشیت الهی این است که ما بخواهیم تا خدا نازل کند.
اهمیت ایجاد زمینه برای مشیت خدا
گفت یکی به مشهد رفته بود زمانی که در بانکها به نام مردم درآمده بودند گفته بود که یا امام رضا یک ماشین به نام من دربیاید! دائم اصرار، التماس و زاری و گریه تا اینکه خوابید ، در عالم خواب امام رضا گفته بود برو در بانک یک حساب باز کن تا ماشین برنده شوی!!! بدون حساب باز کردن که چیزی برنده نمیشوی بالاخره اسباب و علت را باید فراهم کنی.
ایجاد مناسبت بین خدا و انسان
ما باید مشیت و اسباب را به سمت خودمان ایجاد کنیم و زمینه را ایجاد کنیم، آنگاه مشیت خداوند بر این قرار میگیرد که« وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَآءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»۷ رحمت خدا خیلی بزرگ است لذا حاج آقا تقی همیشه به ما میگفت که بین خودمان و خدا یک مناسبتهایی ایجاد کنیم.
شرط حاصل شدن رحمت واسعه خداوند
اگر میخواهید صلاحیت داشته باشید یک تناسب لازم دارد یعنی باید به نحوی با خدا یک نسبتی ایجاد نماییم اگر تناسبی ایجاد نشود رحمت خدا به سمت ما نخواهد امد چرا که ما این شرط را حاصل نکرده ایم. عدم وجود شرط باعث نیامدن مشروط خواهد شد شما هر کاری بکنید قضایای شرطیه بدون شرط حاصل نمیشوند وانتفاع شرط به انتفاع مشروط میانجامد ، گرچه رتبه ایجاد شرط قبل از آمدن مشروط است اما رابطه این دو مانند رابطه علت و معلول است علت که بیاید معلول در پشت سر آن است به لحظ زمانی با هم یکسان هستند اما به لحاظ رتبه، مقدم و موخر خواهند بود ولی ایجاد و موجد آن با هم رخ میدهد.
تفسیر جمله «ادْعُونِیٓ أَسْتَجِبْ لَکُمْ»
وقتی علتی رخ میدهد معلول هم خواهد آمد در برخی مواقع خدا همینگونه از ما خواسته «ادْعُونِیٓ أَسْتَجِبْ لَکُمْ»۸ ادعونی یعنی شما مرا بخواهید و خواهان من باشید تا بلافاصله اجابت شوید؛ اذن بزرگتر، شرط و فاعل شرط همه حذف شدهاند لذا کسی که از خدا بخواهد و خواهان خدا باشد بلافاصله اجابت دارد.
پذیرش شروط داعی الله شدن
اینکه ما دعا میکنیم اما حواسمان جای دیگری است البته این دعایی که میگوییم غیر از «ادْعُونِیٓ» می باشد دعا خواستن است و عشق میخواهد داعی الله شدن اطاعت، عشق و حب میخواهد و با این شروط ما میتوانیم داعی الله بشویم لذا در زیارت آل یاسین راجع به امام زمان داریم که «داعی الله و ربانیه آیاته» اینها مهم هستند و نکاتی هستند که خیلی دقت دارند.
تفاوت دعا و سوال کردن از خدا
فکر میکنیم کلمه دعا یعنی اینکه از خدا چیزی بخواهیم خیر آن سوال است «اللهم انی اسئلک» ابتدا «اللهم» را میگوییم که خودش دعاست یعنی اول او را میخواهیم سپس درخواست میکنیم. اللهم یا کلمه یاالله خودشان دعا هستند یا ادعوا الله یعنی خدایا من تو را میخواهم مثلا بدبختی و بی پولی را رفع کن ، اینها سوال هستند.
مشیت الهی و خواست بندگان
بنابراین آنچه که در کلمه «یَشَآءُ» مهم است این است که مشیت حضرت حق دائر مدار خواست بندگان است ، «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»۹ اینها همه ادله قرآنی هستند و قص علی هذا ، آنچه که میتوانید خودتان پیرامون کلمات تحقیق کنید و انشاالله به نتیجه برسید.
منابع
۱_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵
۲_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵
۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵
۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵
۵_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵
۶_ سوره مبارکه اسرا آیه ۹۷
۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵
۸_سوره مبارکه غافر آیه ۶۰
۹_سوره مبارکه رعد آیه ۱۱