آیه ۱۰۹ | فراخوانی به دشمن شناسى و مدارا
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۱ جلسه تفسیر آیه صدو نُهم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (۱۰۵) ما نَنْسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۱۰۶) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ (۱۰۷) أَمْ تُریدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (۱۰۸) وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۱۰۹)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مىدهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است. (۱۰۵) [حکم] هر آیهاى را که [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان] از میان برداریم یا به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا مانندش را مىآوریم. آیا ندانستهاى که خدا بر هر کارى تواناست؟! (۱۰۶) آیا ندانستهاى که فرمانروایى و حکومت آسمانها و زمین فقط در سیطره اوست و شما را جز خدا هیچ سرپرست و یاورى نیست؟ (۱۰۷) بلکه مىخواهید از پیامبرتان [کارهاى نامعقول و بیهوده] درخواست کنید، همان گونه که پیش از این از موسى درخواست شد؟ و کسى که کفر را به جاى ایمان اختیار کند، تحقیقا راه راست را گم کرده است. (۱۰۸) بسیارى از اهل کتاب پس از آنکه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى که از وجودشان شعله کشیده، دوست دارند که شما را پس از ایمانتان به کفر بازگردانند. هم اکنون [از ستیز و جدال با آنان] درگذرید، و [از آنان] روى بگردانید، تا خدا فرمانش را [به جنگ یا جزیه] اعلام کند؛ یقینا خدا بر هر کارى تواناست. (۱۰۹)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۰۹
درخواست هاى بهانه جویانه ى بنى اسرائیل و مردم صدراسلام را مقایسه کرده و با هشدار
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (۱۰۵) ما نَنْسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۱۰۶) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ (۱۰۷) أَمْ تُریدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (۱۰۸) وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۱۰۹)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مىدهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است. (۱۰۵) [حکم] هر آیهاى را که [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان] از میان برداریم یا به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا مانندش را مىآوریم. آیا ندانستهاى که خدا بر هر کارى تواناست؟! (۱۰۶) آیا ندانستهاى که فرمانروایى و حکومت آسمانها و زمین فقط در سیطره اوست و شما را جز خدا هیچ سرپرست و یاورى نیست؟ (۱۰۷) بلکه مىخواهید از پیامبرتان [کارهاى نامعقول و بیهوده] درخواست کنید، همان گونه که پیش از این از موسى درخواست شد؟ و کسى که کفر را به جاى ایمان اختیار کند، تحقیقا راه راست را گم کرده است. (۱۰۸) بسیارى از اهل کتاب پس از آنکه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى که از وجودشان شعله کشیده، دوست دارند که شما را پس از ایمانتان به کفر بازگردانند. هم اکنون [از ستیز و جدال با آنان] درگذرید، و [از آنان] روى بگردانید، تا خدا فرمانش را [به جنگ یا جزیه] اعلام کند؛ یقینا خدا بر هر کارى تواناست. (۱۰۹)
وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۱)
توضیح معنی اصلی کلمه وُدّ
ود به معنای آرزومند بودن و آرزومند شدن وُد به معنای دوست داشتن و آرزویی است. کلمه «وَدَّ» را در واقع انسان درباره چیزهایی بکار میبرد که فرد برای آینده دوست میدارد یعنی آرزوست الان نیست، گذشته نیست چیزی است که در آینده وجود دارد، معنای آرزو و تمنا میدهد؛ که آرزو میکنند. وَدَّ در اینجا فعل ماضی است و کثیر فاعل آن و اسم ظاهر میباشد.
یکی از مصادیق کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ
بعد میفرماید «کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ »۱ که حالا برخی از مفسرین بیان فرمودند و اینگونه گفتهاند که یکی از آنها یحیی بن اخطب بوده که نام اصلی یحیی بن اخطب، حی بن اخطب میباشد حالا این فرد چه کسی بوده؟ یکی از یهودیان متعصب زمان پیامبر بوده که با رسول خدا و مسلمانان بشدت دشمنی داشته است یعنی از آن دسته افرادی بوده و از سر کینه با پیامبر و مسلمین دشمنی داشته و تا جایی که امکان داشته آنها را مورد اذیت و آزار قرار میداده است. صفیه همسر پیامبر یکی از دختران یحیی بن اخطب است که قبر او در بقیع واقع شده.
سرانجام ابویاسر بن اخطب
سرنوشت پدر صفیه اینگونه شد که در جریان جنگ بنیقریضه و احزاب که تخلف کرده بودند و به پیامبر تهتک بسته بودند، فرار کرد سپس دستگیر شد و توسط مسلمانان به قتل رسید ، یکی دیگر از مصادیق آیه، ابویاسر بن اخطب است و برادر یحیی بن اخطب میباشد ، او یک یهودی بسیار سرسخت و و دشمن سرسخت پیامبر و مسلمانان بوده است که مرحوم طیب اصفهانی میگوید معلوم نیست سرنوشت او چه شد.
سرنوشت کعب بن اشرف
مصداق دیگر کثیر که در آیه آمده که کثرت حداقل سه عدد است و هر سه توسط مرحوم طیب اصفهانی آورده شدهاند لذا مصداق دیگر کثیر کعب بن اشرف است. او از بزرگان قوم یهود و از مخالفان جدی و سرسخت پیامبر و اسلام بوده و بسیار با دین اسلام و پیامبر دشمنی میکرده است و یکی از کارهای معروفی که میکرده این بوده که شعر میسروده و اشعار وی با موضوع مسخره و سخره کردن پیامبر و مسلمانان میباشد که البته او هم در سال سوم هجری به دستور پیامبر کشته شد.۳
آرزوی از روی حسادت
مراد از این کلمه کثیر که در اهل الکتاب میفرماید که کثیری که برخی از آنها اهل کتاب هستند یا بگوییم از اینکه آنها اهل کتاب بودند عبارت بیان باشند «وَدَّ» آنها آرزو دارند «لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً» ۴ از روی حسادتی که دارند آرزو میکنند و بدنبال این هستند که این مسلمانان کافر شوند.
کلمه لو امالباب شروط ممتنعه
بحث «أَهْلِ الْکِتابِ» را قبلا عرض کردیم و قصد نداریم اطاله کلام کنیم. جمله «لَوْ یَرُدُّونَکُمْ» در آیه شریفه این لو آنچه که معنای حقیقی آن است، الفاظ شرط میباشد و از ادات شرطیه به شمار میرود و به نوعی ام الباب شروط ممتنعه و محالیه است. در اینجا لو را در معنای اَن بکار ببریم یا ان مصدری را در تقریر بگیریم که در واقع برگشتن و مرتد شدن مسلمانان را آرزو دارند.
ادات شرط اختیاریه
این موضوع چیزی است که قبلا در ادات شرط توضیح دادیم. ادات شرط سه دسته هستند: امتناعیه، وجودیه و اختیاریه ؛ ادات شرط اختیاریه مانند «اِن» مثلا میفرماید «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» ۵ چگونه میتوانی محبوب خدا شوی با تبعیتی که از پیامبر داری؟ اگر میتوانی از پیامبر تبعیت کن ، این اختیار است.
ادات شرط وجودیه یا همان شرط واجب
کجا واجب رخ میدهد؟ «إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ» ۶ «إِذَا» امالباب ادات شرطی است که وجود شرط را برای مشروط واجب میداند مانند از کجا فهمیدید که باید غسل بکنید؟ که اینجا منظور از غسل، وضو است، هنگام نماز باید وضو بگیریم آن را از کجا متوجه شدید؟ آنجا که فرمود «لا صلاه إلا بطهور» ۷ یعنی نماز فقط با طهارت حاصل میشود بدون طهارت حاصل نخواهد شد.
ادات امتناعیه و شرط وقوع آن
قسم سوم ادات، امتناعیه بودند لو، لا و ما از اداتی هستند که مدخول آنها ممتنع الوقوع فی نفسه است یعنی هیچگاه او واقع نخواهد شد. مرحوم طیب اصفهانی دراین باره میفرماید :«بعید الحصول، ممتنع فی نفسه یا ممتنع بحسب عاده یا فی نفسه» مانند «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ»۸
تجزیه و تحلیل کلمه کفار
کلمه بعدی در این آیه «کُفَّاراً» است که کلمه کفار در واقع برای «یَرُدُّونَکُمْ» مفعول دوم است، «یَرُدُّونَکُمْ» یعنی شما برگردید کم مفعول اول و کفارا مفعول دوم خواهند بود. کلمه «حَسَداً» هم مفعول له است. چرا «وَدَّ»؟ علت اینکه آنها آرزو داشتند که مسلمانان از اسلام برگردند و کافر شوند چیست؟ علت حسد آن دسته کثیر است «حَسَداً» در نقش مفعول لاجله مفاعلی خمسه بودند و یکی از آنها مفعول له بود.
علت حسادت قوم یهود
«حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ» ۹ اینها از این جهت حسادت میکردند که میدیدند پیامبر از خودشان نیست و همه قرائن بر صحت آن صحیح بود و روزبه روز هم پیامبر پیشرفت میکنند اما از قوم یهود نبود و لذا قوم یهود شروع به حسادت نمودند «مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ» ۱۰ وقتی که حق کاملا برای آنها روشن شد.
تبدیل سیئات به حسنات توسط خدا
در ادامه آیه «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» آمدند ، ببینید یک عفو و یک صفح داریم. کلمه عفو را به این معنا بیان کردند که یعنی به آنها کاری نداشته باشید «وَ اصْفَحُوا» یعنی آنها را ببخشید به عبارت دیگر اجرای حکم آنها را متوقف کرده و پرونده آنها را کنار بگذارید و آنها را نادیده بگیرید اگر غفران آمد، تبدیل میشود، اگر بعد از کلمات عفو و صفح از عبارت غفران استفاده شود، یعنی به حسنه تبدیل کنید ، «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ» ۱۱ چه کسی سیئات را به حسنات تبدیل میکند؟ فقط خدا میتواند.
بحث حسد و ویژگیهای فرد حسود
نکاتی که لازم است درباره این کلمات به سروران خودم عرض کنم بحث حسد و چیستی آن است. آنچه که حقیقت حسد است این است که اگر من حسود باشم یعنی اراده این را دارم که نعمتهای تو ازبین بروند ، شما ماشین دارید و من حسودی میکنم این حسودی یعنی چه؟ یعنی آرزو میکنم که شما این ماشین را نداشته باشید لذا برخی از افراد خیلی حسودند حاضرند خودشان نداشته باشند و شما هم نداشته باشید ، آدم حسود همیشه مغموم است و او را غم و غصه فراگرفته است یا محزون است و اندوه دارد و خودخوری میکند.
آثار و تبعات حسادت در افراد
حسادت موجب میشود درجات فرد ازبین بروند و اینکه زیادت حسنات برای آنها کاهش یابد ولی از این جهت که بتوانند برای محسود کاری بکنند نمیتوانند کاری انجام دهند و همچنین اگر آدم حسود عبادتی داشته باشد آن از دست خواهد رفت، اگر حسنهای داشته باشد ازبین میرود ، درواقع اعمال آنها حبط میشود مانند خطی که در بیمارستان برای قلبها میگذارند، صاف میشود یعنی آنچه که فرد انجام داده صاف شده و باطل میگردد.
پنج اثر حسادت
۵ اثر برای حسادت مطرح است ؛«اولین آنها مغموم شدن میباشد ، دوم محزون شدن ، سوم خودخوری ،چهارم ارتفاع و ازدیاد درجات نسبت به محسود ، پنجم حبط و نابودی عبادات و حسنات فرد حسود» هیچ یک از این موارد به محسود ضرری نمیرساند؛ هر اندازه بقیه حسادت بکنند فرد به مسیر خودش ادامه میدهد.
قول دوم درباره علت حسادت یهود
این قید کلمه «مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ » ۱۲ اشاره به این دارد که چرا آنان حسادت میکنند؟ از جهت حقد. حقد یعنی بدخواه بودن، عداوت، دشمنی کردن و عصبیت یا عناد که باعث میشود شمشیر بکشد یا همچنین رسیدن به رذائل نفسانی که خصوصا در وجود یهودیان بود. نکته بد مسئله در جایی است که برخی ما مسلمانها یهودیتر هستیم چون خیلی حسود هستیم برخی مواقع تا پای جان هم میرویم.
بررسی کلمه حسد در نقش مفعول لاجله
در اینجا مرحوم طیب اصفهانی اشاره می کند که در اینجا کلمه حسدا درواقع چون مفعول لاجله است باید «لحسد» خوانده شود و در این حالت جارومجرور و متعلق لازم دارد ، متعلق حسدا کیست؟ یردونکم. ولی قصد نداشته به ود کثیر اشاره کند.
نسبت دادن حسادت به قوم یهود
این جملهای که اینجا گفته شده و برخی فرمودند که این «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ» ۱۳ مراد اهل کتاب هستند ، آنچه که مسلم است خود گفتن اهل الکتاب، چیزی است که شامل آنها میشود یکی اینکه معاصی را که آنها نسبت به خدا انجام میدهند و در مقام تکذیب هستند، باز این حسادت به یهود منسوب است.
دخالت قوم یهود در کارهای خدا
یکی اینکه در قرآن میفرماید «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللهِ مَغْلُولَهٌ» ۱۴ یعنی کارهایی که خدا انجام میدهد به صلاح نیست یعنی آنها از خدا بیشتر میفهمند لذا میگویند دست خدا در این کار بسته بوده و اراده او در کار نیست درواقع اینها تا جایی پیشروی میکنند که نسبت به خدا هم دخالت میکنند چون اراده حق را قبول ندارند و رحمتهای واسعه الهی برای آنها نیست و لذا اعتقاد آنها جبریه است آنهایی که معتقد به جبریه هستند ریشه در یهودیان دارند. ریشه اصلی جبر یهددیان هستند.
منابع
۱_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۲_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۳_ اعلام زرکلی جلد دو ص ۲۹۲ و ۲۲۵
۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۵_سوره مبارکه آل عمران آیه ۳۱
۶_سوره مبارکه مائده آیه ۶
۷_ وافی ج ۶ ص ۳۶۵
۸_ سوره مبارکه انبیاء آیه ۲۲
۹_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۱۰_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۱۱_ سوره مبارکه هود آیه ۱۱۴
۱۲_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۱۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۹
۱۴_ سوره مبارکه مائده آیه ۶۴