آیه ۱۲۷ | بازسازى کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۷ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۱ جلسه تفسیر آیه صدو بیست و هفتم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (۱۲۵) وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (۱۲۶) وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (۱۲۷)
و [یاد کنید] هنگامى که ما این خانه [کعبه] را براى همه مردم محل گردهمایى و جاى امن وامان قرار دادیم، و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانهام را براى طواف کنندگان و اعتکافکنندگان و رکوع کنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاکیزه کنید. (۱۲۵) و [یاد کنید] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر نوع میوه و محصول روزى بخش. خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولى] هر که کفر ورزد بهره اندکى به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مىکشانم و آن بد بازگشت گاهى است. (۱۲۶) و [یاد کنید] زمانى که ابراهیم و اسماعیل پایههاى خانه کعبه را بالا مىبردند [و به پیشگاه حق مىگفتند:] پروردگارا! [این عمل را] از ما بپذیر که تو شنوا و دانایى، (۱۲۷)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۲۷
بازسازى کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام و دعاى آنان
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (۱۲۵) وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (۱۲۶) وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (۱۲۷)
و [یاد کنید] هنگامى که ما این خانه [کعبه] را براى همه مردم محل گردهمایى و جاى امن وامان قرار دادیم، و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانهام را براى طواف کنندگان و اعتکافکنندگان و رکوع کنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاکیزه کنید. (۱۲۵) و [یاد کنید] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر نوع میوه و محصول روزى بخش. خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولى] هر که کفر ورزد بهره اندکى به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مىکشانم و آن بد بازگشت گاهى است. (۱۲۶) و [یاد کنید] زمانى که ابراهیم و اسماعیل پایههاى خانه کعبه را بالا مىبردند [و به پیشگاه حق مىگفتند:] پروردگارا! [این عمل را] از ما بپذیر که تو شنوا و دانایى، (۱۲۷)
«وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»۱
بیان فرع فقهی
در آیه ۱۲۶ از سوره مبارکه بقره دو نکته را بیان میکنیم و آن را مورد توجه قرار میدهیم: یکی بحث جعلی که در این آیه وجود داشت که یکی از فروع فقهی به شمار رفته و جعل، جعل اعتباری و تشریعی است.
بیان اضطرار کافرین
نکته بعدی نیز در «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ»۲ وجود دارد که فرمود کسانی که کافر شدند آنها مدت زمانی را در دنیا استمتاع میکنند ، کلمه «ثُمَّ» که در این آیه است یعنی مدتی را با خوشی طی میکنند سپس به اتمام میرسد چرا که «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ»، یعنی بعد از مدتی به اضطرار کشیده میشوند«الی عذاب النار»۳
معنای اضطرار کشیدن گناهکاران
اضطرار کشیدن در قرآن یعنی افراد گناهکار را با خشم در بند میکنند و به چنگال آتش دوزخ میکشانند؛ این بحث اضطرار یعنی که لازم بود توضیح دهم گرچه در جلسه قبلی آن را عرض کرده بودیم ،
تفسیر آیه بعدی
در آیه بعدی خداوند متعال می فرماید : «وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ»این واو واو عاطفه بوده و به «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ»۴باز میگردد و عطف به ماقبل بوده و در نهایت معطوف همان کلمه است.
تفسیر کلمه «قواعد»
بعد کلمه «یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ» را ذکر کرده که کلمه «الْقَوَاعِدَ» یعنی چیزی که اساس است و در زیربنای کار قرار میگیرد برای مثال قاعده بنا منظور پی ساختمان است که این قواعد که جمع کلمه قاعده میباشد اساس یک چیز را بیان میکند.
شرح کلمه «قواعد»
برای مثال بحث قواعد فقهیه، ما یک قواعد فقهیهای داریم که تمام مطالب جزئی و سایر مطالب را بر آن متفرع میکنیم یعنی آنچه که برمیآید از آنها نشات میگیرد که به آن قوانین یا قواعد فقهیه و اصولیه گفته میشود.
بیان قاعده اصولی
قاعده همان اصل اولیه در فقه یا اصول میباشد ،قاعده اول در اصول نسبت به شک می باشد ، مثلا در تکلیف برای این است که به برائت برخورد میکند؛ این چیزی است که مبرهن می باشد . مرحوم آیت الله طیب هم این ها را کاملا توضیح داده، مرحوم علامه نیز با استفاده از روایات این مطالب را بیان کرده ،علاوه مطالبی که توسط مرحوم طبرسی مجمع البیان و با روایاتش آن را بیان کردهاند.
ساخت کعبه توسط حضرت آدم
پس این قواعد که در اینجا گفته شده جمع قاعده بوده و «وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ» اولین چیزی که به ذهن میخورد این است که ارتفاع دیوارهای کعبه را افزایش داد چون در روایت داریم و مرحوم طبرسی هم آن را در مجمع البیان نقل کرده که حضرت باقر آل محمد علیه السلام فرمودند که"خانه کعبه را حضرت آدم بنا گذاشتند." ۴
تجدید بنای کعبه
از آنجایی که بنای اصلی توسط حضرت ابراهیم ساخته شد، این قواعد به بحث عبادی اشاره میکند چرا که حضرت ابراهیم آن را محل عبادت قرار داد جدای از اینکه به دستور خداوند کعبه را تجدید بنا فرموده بودند اما آنچه که ایشان رفعت دادند و بالا بردند این بود که جایگاه عبادت را در آنجا ایجاد کردند؛ پس این نکتهای بود که در آیه آمده لود و الا اولین خانه کعبه را حضرت آدم بر روی ۴ ستون بنا نمود.
بیت الضراح موازی با کعبه
البته باز روایت داریم که خانه خدا بر ۴ ستون زیر عرش خدا قرار دادند و آن را بیت الضراح نام نهادند از این جهت که موازی با کعبه و در آسمان چهارم بنا شده ، بنابراین به ملائکه دستور داد شد که موازی با بیت الضراح بر روی زمین نیز خانه خدا را بسازند تا اهل عبادت بتوانند گرد آن طواف کنند؛ پس چیزی در آن بوده به خاطر عبادت بوجود آمده و محلی برای عبادت کردن انسانها به شمار میرفته است.
تولد حضرت علی در کعبه
جدای از چیزی که در روایات نقل شده در طول تاریخ زمین و خانه کعبه، هیچ اتفاقی به غیر از تولد حضرت امیرالمونین در آن ایجاد نشده چون خداوند بلندمتربهترین و باعظمت ترین مکان را برای تولید حضرت علی مقدر فرموده بودند؛ بر همین اساس کعبه، مطاف همه موحدین عالم قرار گرفت و بعد از گسترش اسلام نیز به قبله مسلمانان برای نماز و عبادت تبدیل شد.
حکمت ساخت بیت المعمور
لذا بنای کعبه که قبل از حضرت ابراهیم بوده این است که «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکًا»۵ این هم شاهد قرآنی ماجرا که میفرماید نخستین خانهای که برای مردم بنا نهاده شده است، همین کعبه در شهر مکه میباشد ، البته در کنار آن بیت المعمور نیز ساخته شد که برای همین بود.
جایگاه خلق حضرت آدم
دلیل این بحث آن است که جایگاهی بوده که حضرت آدم را در آن خلق کردند در واقع همان جایگاهی است که به ملائکه دستور داده شد«فَسَجَدُوا» ،«فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»۶ به حضرت آدم سجده کنند.«فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ» ۷
دلیل سیاق ترتیب ابراهیم و اسماعیل
بعد اینجا به کلمه اسماعیل میرسیم؛ کلمه اسماعیل هم فاعل «یرفع» است «یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ» ابتدا کلمه ابراهیم را ذکر کرده سپس اسماعیل را فرموده است ، اکنون نتیجه اینکه اگر ابراهیم و اسماعیل را از نظر سیاق در کنار هم آورده بود و«یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ وَإِسْمَاعِیلُ» فرموده بود، اینها در ساخت خانه خدا برابر بودند و هر دو بنّا محسوب میشدند اما«یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ» یعنی اینجا حضرت اسماعیل کارگر بوده و سنگها را به دست پدرش میداده است .
متابعت حضرت اسماعیل
لذا این نکتهای است که فاعل را با هم ذکر نکردند چون کسی که در درجه اول مامور به ساخت خانه خدا شد، حضرت ابراهیم بود و کسی به دنبال ایشان آمد و از ایشان متابعت کرد، اسماعیل بود.
مأموران ساخت کعبه
در روایت هم داریم که میفرماید حضرت اسماعیل کسی بوده که بالتبع آمده و پیرامون ساخت خانه خدا و تجدید بنای آن عمل کردند، اگر در آیه«یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ وَإِسْمَاعِیلُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ» اسماعیل و ابراهیم در کنار یکدیگر بیان فرموده بودند یعنی از دو جایگاه برابری داشتند ، اما چون جدا افتادند ابراهیم مامور بالاصاله و حضرت اسماعیل مامور بالتبعه به شمار خواهد رفت.
معنای کلمه سمیع در دعای ابراهیم
در ادامه خداوند متعال میفرماید:«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» فاعل و مفعول و سایر اجزا حذف شده یعنی اینجا در واقع حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل «یقولا» یعنی گفتند:«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» آنها دعا کردند و گفتند خدایا از ما قبول کن!
تفسیر کلمه سمیع
جمله«إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» و بحث سمیع به معنای شنوندهای است که آنچه را که میشنود اجابت هم میکند یعنی سمعی که دعا و خواسته منجر به اجابت آن میشود و قرینهای که اگر به آن دلیل نگوییم حداقل قرینه به شمار میرود شاید دلیل برای این هم بتوان به آن گفت چون «رَبَّنَا» یعنی دعا کرده، دست بالا برده و خواسته«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا»
درباب سخاوتمند بودن خداوند
جمله «رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا»یعنی ما این دعا را مستجاب قرار دادیم ،چون لفظی که اینگونه بیان میفرماید ، یعنی اینکه آنچه آنها فرمودند و از خدا خواستند، خداوند آن را اجابت کرد ،لذا برخی اوقات شما از فردی چیزی میخواهید که بسیار بخشنده و سخاوتمند است و به راحتی میتوان از او چیزی گرفت زمانی که به در خانه او میروید بدون گفتن به شما خواهد داد مانند اهل بیت(صلوات الله علیهم اجمعین).
استجابت دعا توسط اهل بیت
زمانی که شما به مشهد مقدس، کربلا، کاظمین، نجف سامرا یا بقیع مشرف میشوید، خواه ناخواه برای شما حاصل میشود شاید ابدا لازم نباشد که آن را به زبان بیاورید. میروی و به امام رضا (ع) میگویی این را میخواهم چرا که تو همه چیز هستی! تو میدانی که او به راحتی اجابت میکند.
طریقه اجابت خداوند
اینجا هم خود قرآن که بیان حق تعالی و کلام خود حق تعالی است همین مسئله را به ما نشان میدهد که خداوند تبارک و تعالی شنیده و نشنیده اجابت کرده؛ این سمیعی که میفرماید یعنی به محض اینکه خواستی اجابت شده است چرا که شنوندهای می باشد که اجابت میکند و بر همه چیز علم دارد.
حصر و تاکید در کلمه سمیع
در جمله «إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» ،حرف «انَّ» در نقش تاکید، جمله اسمیه. جمله اسمیه خودش تاکید دارد و اگر حصر داشته باشد که مسلما حصر دارد یعنی تو تنها شنوندهای هستی که سخن بنده را اجابت میکنی و کسی به دنبال خواستهاش است را اجابت خواهی کرد.
اختصار در آیات قرآن
بعد«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا» را عرض کردیم که به جهت وضوح فعل و فاعل از نظر بیانی نقل نکردهاند یعنی باید می فرمود: «قالا ربنا» اما کلمه «قالا» را حذف کردند فعل را در کلام فعل و فاعل را حذف نمودند ،این نظیر همین آیه است که مرحوم طیب اصفهانی میفرماید:«وَ الْمَلائِکَهُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ*سَلامٌ عَلَیْکُمْ»۸ اینجا یعنی «یقولون سلام علیکم» در جای دیگر میفرماید:«وَ الْمَلائِکَهُ باسِطُوا أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ»۹
اصل اختصار کلام و سخن
در واقع در آیه«أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ» باید می فرمود:«یقولون» که در این آیه و آیه قبلی آن را حذف کردند ، مثل این ما نحن که باید میگفتند:« قالا ربنا» اما آنها حذف شدند به چه دلیل؟ بخاطر بیان واضحی که در خود کلام موجود بود. اصل در کلام و اصل در سخن گفتن همانا اختصار است .
شرح اصل اختصار
لذا اگر جایی شک کردیم که باید در کلام ضمیر بیاوریم و آن را مقدر یا بارز و متصل، منقطع یا منفصل بگیریم هرکدام مختصرتر است یعنی اصل بر اضمار مقدری میباشد، سپس بارز، بعد ضمائر متصل و در نهایت ضمیر منفصل.
نقش و اهمیت ضمیر در جمله
هرکدام از ضمائر بیشتر شدند، معونه بیشتری دارند چون بعد از افزایش معونه، مدلول بیشتری نیز نیاز خواهد بود برای مثال اگر از ضمیر منفصل استفاده کردید یعنی قصد داریم تاکید بیشتری کنید.
حکمت رعایت اختصار
اینجا در سخن گفتن اصل بر اختصار است، چون وضوح دارد که فرشتگان قصد دارند چه چیزی بگویند، «یقولون» را حذف میکند چرا که نیازی به بیان شدن ندارد چرا؟ بخاطر همان قواعدی که توضیح دادیم در قاعده و بحث اولیه در کلام و سخن گفتن، بحث اختصار است برای اینکه ما کمتر بگوییم «کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ»
سمیع و ترتیب اثر دادن خداوند
فرمود :«إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»که عرض کردیم سمیع به معنای اجابت کننده دعا می باشد به طوری که در واقع هر دو را بیان کرده از جهت اینکه هم میشنود و هم بر همه چیز آگاه است و همه چیز به دست او می باشد ، لذا به او سمیع گفته میشود؛ یعنی کسی که به خواسته من و شما ترتیب اثر میدهد، او است.
اختصاص صفت سمیع برای خداوند
اما اگر اینجا من و شما با هم دعا بخوانیم عاوه بر خدا من و شما هم میشنویم اما ما سمیع نیستیم ما سامع هستیم و فقط گوش میکنیم ، تنها کسی که صفت مشبهه سمیع برای او صدق میکند خداوند تبارک و تعالی است.
استجابت سریع خداوند بعد از دعا
خداوند میشنود، شنیدن من و شما بی فایده است ، شنیدن او فایده دارد چرا که بعد از شنیدن، اجابت میکند همه این موارد را در ذیل آیه«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»۱۰ ذکر کنید. این «ادْعُونِی» یعنی بلافاصله استجابت رخ میدهد این ها فقط به لحاظ رتبه مقدم و موخر هستند .
رتبه زمانی اجابت خداوند
اما به لحاظ زمانی برابر میباشند یعنی به محض اینکه خدا را بخواهی او تو را اجابت کرده مانند ما نیستند که در خواستگاری میگوییم صبر کنید و بعد از خریدن طلا بر سر سفره ما بگویند بزرگتر دختر باید جواب بدهد.
بحث ارتباط دعوت و دعا
شما خداوند را بخواه سپس «أَسْتَجِبْ لَکُمْ» یعنی بلافاصله شما را استجابت میکند ، نکته جالب اینجاست که من در معنای «ادْعُونِی» دقت کردم برای این است که بنده خدا را بخواهد و خواهان خدا باشد چون بحث دعوت است .
فعل امر دعوت
ادع یعنی دعوت که معنای خواستن، دعوت و خواهان بودن دارد ،لذا خواستار خدا شو ، همه چیز برای تو وجود دارد ، اگر خدا را خواستی فورا به تو بله میگوید ، خدا بزرگتری است که هیچ بزرگتری ندارد و واجب الوجود است ،شما خدا را خواستید بلافاصله اجابت میکند نه اینکه فقط اجابت کند سمیع هم میباشد یعنی آنچه بر زبان می رانی را اجابت میکند. خداوند غیر مامی باشد که فقیریم و هیچ چیز نداریم.
منابع
۱_ سوره بقره آیه ۱۲۷
۲_سوره بقره آیه ۱۲۶
۲_ سوره بقره آیه ۱۲۶
۳_سوره بقره آیه ۱۲۵
۴_ بحارالانوار ج ۵۷ ص ۲۲۳
۵_ سوره آل عمران آیه ۹۶
۶_سوره ص آیه ۷۲
۷_سوره بقره آیه ۳۴
۸_ سوره رعد آیات ۲۳ و ۲۴
۹_ سوره انعام آیه ۹۶
۱۰_ سوره غافر آیه ۶۰
[advanced_iframe src="//www.trezvan.ir/lib/001/001/tree/index.html" width="100%" height="800"]