آیه ۱۵۱ | نعمت پیامبر و اهداف او ۲
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۵۱ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲ جلسه تفسیر آیه صدو پنجاه و یک
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّهٌ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنی وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (۱۵۰) کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (۱۵۱) فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ (۱۵۲)
و از هر کجا بیرون آمدى، [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجد الحرام بگردان؛ و هر کجا بودید رویهاى خود را به سوى آن بگردانید، تا براى مردم- غیر از ستمگرانشان- بر شما حجتى نباشد. پس، از آنان نترسید، و از من بترسید، تا نعمت خود را بر شما کامل گردانم، و باشد که هدایت شوید. (۱۵۰) همان طور که در میان شما، فرستادهاى از خودتان روانه کردیم، [که] آیات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاک مىگرداند، و به شما کتاب و حکمت مىآموزد، و آنچه را نمىدانستید به شما یاد مىدهد. (۱۵۱) پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم؛ و شکرانهام را به جاى آرید؛ و با من ناسپاسى نکنید. (۱۵۲)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۵۱
نعمت پیامبر و اهداف و برنامه هاى آگاهى بخش و سازنده ى او
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّهٌ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنی وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (۱۵۰) کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (۱۵۱) فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ (۱۵۲)
و از هر کجا بیرون آمدى، [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجد الحرام بگردان؛ و هر کجا بودید رویهاى خود را به سوى آن بگردانید، تا براى مردم- غیر از ستمگرانشان- بر شما حجتى نباشد. پس، از آنان نترسید، و از من بترسید، تا نعمت خود را بر شما کامل گردانم، و باشد که هدایت شوید. (۱۵۰) همان طور که در میان شما، فرستادهاى از خودتان روانه کردیم، [که] آیات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاک مىگرداند، و به شما کتاب و حکمت مىآموزد، و آنچه را نمىدانستید به شما یاد مىدهد. (۱۵۱) پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم؛ و شکرانهام را به جاى آرید؛ و با من ناسپاسى نکنید. (۱۵۲)
کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ ۱
مخاطبین موجود در آیه ۱۵۱
مخاطب در این آیه سه احتمال دارد و هر سه آنها ممکن است ، احتمال اول اینکه مخاطب اول قریش باشد، مخاطب دوم جمیع اعراب باشد و احتمال سوم همه امت ، همان امتی که حضرت ابراهیم خواست، امت اسلام و امت پیامبر و اگر احتمال هر یک از آنها را صحیح بدانیم، درست خواهد بود، این احتمال، «فِیکُمْ رَسُولًا» است چه قریش باشد که من القریش بود، عرب باشد، صدق دارد و اگر پیامبر باشد نیز رسول خواهد بود.
تحویل کعبه و اتمام نعمت
حرف کاف که در اینجا برای تشبیه آمده، به دنبال آن مای مصدریه ذکر شده معنای «کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولًا» این است که یعنی در واقع «انعامنا علیکم بجعل البیت قبلۀ کارسالنا فیکم رسولا» نعمتی که به شما دادیم و انعامی که به شما عنایت کردیم بر اینکه قبله را تحویل نمودیم و کعبه را به عنوان قبله شما قرار دادیم نظیر این است که برای شما پیامبری فرستادیم و رسولی را ارسال نمودیم.
مصداق اتمام نعمت برای پیامبر
اتمام نعمت پیامبر به این است که «فیکم» در شما و «منکم» از شما رخ داد اما فایده این انعام چیست؟ «لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» ۲ فایده آن این است که شما به دنبال هدایت قرار میگیرید تا در ضلالت نبوده و خودتان دنبال هدایت باشید که بهرهمندی شما از انواع هدایتهای الهی در این قسمت خواهد بود.
خطاب خداوند به پیامبر
در ادامه کلمه «فیکم» وارد شده که احتمال دارد این «فیکم» خطاب به «اُمَّهً مُسْلِماً» باشد ،لذا امت مسلمانان یعنی همان امتی که حضرت ابراهیم فرمودند که خدایا از نسل من امت و پیامبری قرار بده ، که اگر به یاد داشته باشید در آیه ۱۲۹ سوره بقره به آن اشاره کردیم که خداوند متعال فرمود: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» ۳
بررسی خصلتهای پیامبر
قسمت «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ» در آیه امروز اجابت شده است ، خصوصیات پیامبر در این آیه: اولا «منهم»، دوم «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ» قرآن را برایشان تلاوت کنی ، «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ» تفسیر و مرادات آیات را برای آنها بیان نمایی کتاب یعنی قرآن و «الْحِکْمَهَ» حکمت به آنها یاد بده تا مصالح و مفاسد واجبات و محرمات را بفهمند.
بیان اهمیت علم حکمت
یک قانون در اصول داشتیم که اوامر و نواهی خداوند به دنبال مصالح و مفاسد میباشد و در آنجا قائل به ملازمه شدند ، یعنی قصد دارد چنین بیان کند که آنچه که خداوند برای شما وضع کرده، دارای مصلحتهایی خواهد بود، چه کسی این موضوع را میفهمد؟ علم حکمت ،علم حکمت که متکفل مصالح و مفاسد عباد است.
فواید وجود پیامبر و اهلبیت
فرمود:«یُزَکِّیهِمْ» امت را پاک کنی و «إنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»این را در آیه ۱۲۹ بیان فرمودند و همچنین«وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» و هر آنچه که در اصول و فروع باشد از همه آنچه که ما نمیدانیم را پیامبر به ما یاد میدهد ، اگر او و آل او برای تعلیم ما نبودند، ما در ضلالت و جهالت باقی میماندیم ،کما اینکه در زمان جاهلیت همینگونه بود چون پیامبر و خانوادهاش نبودند و مردم در جهالتی به سر میبردند که مرتکب هر اشتباهی میشدند.
استیلای جهالت در تاریخ
استیلای جهالت و ضلالت بر مردمان قبل از پیامبر به حدی بود که دختران خود را بعد از تولد به قتل میرساندند و آنها را زنده زنده به خاک میسپردند ، لذا جهالت و ضلالت آنها سرآمد تاریخ بشریت بود.
نکات مشترک در آیات سوره بقره
تفسیر جملاتی که در اینجا بیان فرمودهاند چهار جمله بوده و اگر با آیه ۱۲۹ مقایسه کنیم آن سه جمله مشترک دارد: یکی «یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا» ، دومی «یُزَکِّیهِمْ» و در نهایت «یُعَلِّمُهُمُ» این موارد با هم مشترک میباشند.
دلیل ارتکاب به گناهان
در آیه بعدی خداوند متعال می فرماید:«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ» ۴ دو کلمه در اینجا داریم: یکی ذکر و دیگری شکر؛ ذکر در لغت به معنای یاد، توجه دادن، توجه داشتن، متوجه بودن است و ضد آن غفلت میباشد؛ نکته جالب آن این است که اهل معنا همه این مسئله را میگویند که آنچه باعث میشود ما گناه کنیم و عصیان داشته باشیم، غفلت میباشد.
تحلیل ریشه گناهان
ریشه همه گناهان غفلت است و ریشه غفلت، جهل میباشد ، غافل بودن از وجود حق تعالی باعث ارتکاب به گناه میشود در حالیکه در قرآن توصیه شده که مراقبت کنید «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» ۵ اما ما غافلیم و غفلت داریم ، یک نسیان داریم یک غفلت ؛ در نسیان فراموش کرده پس ممکن است آن را به یاد نیاوریم اما در غفلت با اندکی میتوانیم آن را بفهمیم.
اهمیت توجه به خداوند
توجه داشتن اهمیت بسیاری دارد؛ برخی از اوامر حق تعالی برای ذکر و عدم غفلت میباشد ، اینکه برای مثال در آداب حجله فرمودند که عروس و داماد دو رکعت نماز بخوانند نه این است که خداوند نیازی به دو رکعت نماز آنها داشته باشد، قصد دارد در راستای لذتها و سرآمد خوشیهای دنیا نیز متوجه ذات احدیت باشیم و آنجا غافل نباشیم.
اصطلاح و معنای شکر
کلمه شکر به معنای سپاس اما از لحاظ لغوی این معنا را خواهد داد، از لحاظ اصطلاحی شکر، یعنی صرف نعمتهای الهی در هر آنچه که ما باید آنها را در اوامر الهی صرف کنیم ، یعنی آنچه که در نعمتهای خدا آمده مانند روایت «فِیمَا أَمَرَهُ اللهُ» در آنچه که خدا امر کرده باید آنها را به کار ببریم.
مراتب سپاس از خداوند
کمترین شکر، شکر لسانی است و به اقل مراتب شکر، شکر لسانی گفته میشود اما آثار ذکر اگر ما ذکر داشته باشیم چه آثاری برای ما دارد؟ یکی تفضل خداوند نسبت به چند چیز: ۱_افاضه خیرات: اگر ما متوجه ذات حق تعالی باشیم، خیرات خداوند ،خیرات یعنی بهترینها خیر به معنای اَخیَر میباشد، لذا اینکه خداوند در قرآن میفرماید :«بَقِیَّهُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ»و ۵۱ در همه خیرات میفرماید :«خَیْرٌ لَکُمْ» افاضه خیرات الهی اولین اثر است
آثار دیگر ذکر لسانی
۲_ رفع بلیات: برداشته شدن بلاهای سخت، خداوند آنها را رفع میکند و ۳_توفیق برای اعمال صالح: وقتی شما ذکر و توجه به ذات احدیت داشته باشید، توفیق پیدا میکنید که اعمال صالحه را انجام دهید.
نیل به سعادت از آثار ذکر
۴_ نیل به سعادت: چهار اثر بسیار مهم که در همه آنها نجات از هلاکت میباشد ، این موارد از روایات برگرفته شده بودند به کمک تفسیر قرآن از اطیب و المیزان و دستهبندی آنها را خودم انجام دادم ، پس اینکه بر ذکر تاکید میشود برای این میباشد که خداوند نعمتهای خود را به ما برساند.
بررسی آثار ذکر
آثار ذکر از طرف خداوند این موارد بود: افاضه خیرات، رفع بلیات، توفیق برای اعمال صالح، نیل به سعادت و در نهایت نجات از هلاکت ، نکته دوم در این آیه و کلمه «فَاذْکُرُونِی» یاء متکلمی است که به دنبال نون وقایه و امر به ذکر میآید و آن این میباشد که ذکر ما یا ذُکر غفلت را از بین میبرد، متوجه خود خدا میشویم.
اهمیت وجود یاء متکلم
یاء متکلم یعنی توحید، ذات احدیت و اینکه فقط به خداوند توجه داشته باشیم «فَاذْکُرُونِی»یکی از اشکالات اکثر ما بر این است که وقتی قصد داریم به ائمه توسل پیدا کنیم، توجه ما به خداوند نیست لذا اجابت نمیشود ، ما اگر به اهلبیت توجه پیدا میکنیم برای این است که به خداوند توسل بجوییم تا به واسطه آنها به خدا برسیم.
سجده غلط به قبر امامان
لذا برخی به حرم امام رضا یا امام حسین میروند و به ضریح و قبر ایشان سجده میکنند؛ این برخلاف آنچه که بر تعالیم الهی شکل گرفته و به ما یاد دادهاند، ما سجده نداریم سجده فقط برای ذات احدیت میباشد.
مراتب توجه ما و خداوند
آنچه که در این آیه وجود دارد «فَاذْکُرُونِی» این ذکر و توجه تماما به خدا تعلق دارد یعنی فقط به ذکر و توجه خدا باش ، اگر اثر ذکر لله باشد، «أَذْکُرْکُمْ» یعنی چه؟ یعنی خدا هم به یاد شما است، این بسیار اهمیت دارد و نمیگوید «فان تذکرونی اذکرکم» فاء را حذف کرده و جمله شرطی را به جواب آن منحصر کرده است.
مراتب استجابت دعا
منتهی با کلمه «أَذْکُرْکُمْ» فاء و شرط را حذف کرده یعنی به مجرد اینکه به یاد خدا باشید او نیز به یاد شما خواهد بود، مانند:«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» ۶ اگر خواهان خدا شدید بلافاصله اجابت میکند خواهان خدا شدن در «ادْعُونِی» خواهان خود خدا باشیم تا «أَسْتَجِبْ» شود پس نمیگوید «فان تدعونی استجب لکم»
التزام به شکر نعمتهای الهی
حذف این موارد به جهت این میباشد که بلافاصله از نظر مقامی ذکر و ذُکر شما بر ذکر خدا مقدم است، «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی» این کلمه شکر را عرض کردیم که آنچه مسلم میباشد، آینه نعمتهای الهی است و ما باید شکر کنیم، اگر نعمتهای خداوند را به درستی به کار ببریم همان شکر نعم الهی خواهد بود و شکر الهی فقط من الله هستند.
تعلق نعمتها به خداوند
اینکه خداوند متعال می فرماید:«وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ»۷ نعمتهایی که به شما رسیدهاند همه از جانب خداوند هستند ، فرد دیگری چیزی ندارد که به ما بدهد چرا که هرچه وجود دارد از او میباشد ، ادای شکر نعمتهای الهی را اگر بخواهیم به درستی انجام دهیم نمیتوانیم چون اگر شکر نعمت کنیم، همین شکر نعمت خواهد بود و این لازم دارد که شکر شود.
راه استفاده صحیح از نعمتها
هر شکری به شکر نیاز دارد پس ما به شکر واقعی نعمتهای الهی قادر نیستیم و توان نداریم ، کفران این میباشد که نعمتهای الهی را به درستی استفاده نکنیم برای مثال پول به ما داده و آن را در راه حرام استفاده کنیم یا چشم به نامحرم بدوزیم یا با نعمت گوش، به غیبت و سخنان بیهوده توجه نماییم و با گناهانی که از زبان برمیآید مرتکب گناهان گوش شویم و هکذا اگر کلیه نعمتهای الهی را در راه نادرست استفاده کنیم این کفران خواهد بود.
منابع
۱_سوره بقره آیه ۱۵۱
۲_سوره بقره آیه ۱۵۰
۳_سوره بقره آیه ۱۲۹
۴_سوره بقره آیه ۱۵۲
۵_سوره ق آیه ۱۶
۶_ سوره غافر آیه ۶۰
۷_سوره نحل آیه ۵۳