پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

بخش های مختلف پایگاه رضوان

http://bayanbox.ir/view/1362245836429681364/negar.jpg

https://trezvan.ir/tools/shop/mahsol/rezvan%20(32).jpg

http://bayanbox.ir/view/1309876882160502091/hadis2.jpg

http://bayanbox.ir/view/3212576473598921280/momenoon2.jpg

http://bayanbox.ir/view/6101283859816078020/goftarha2.jpg

https://bayanbox.ir/view/6437954910246294839/003.jpg

https://bayanbox.ir/view/3257452292458731752/001.jpg

https://bayanbox.ir/view/9113079035818101705/002.jpg

https://bayanbox.ir/view/6438074236879463477/004.jpg

http://bayanbox.ir/view/675798783622752857/noor.jpg

http://bayanbox.ir/view/1844041631931456962/003.jpg

http://bayanbox.ir/view/4577291091479109840/soroosh.jpg

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
خطبه متقین در تفسیر رضوان

 

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رضوانی

----------------http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png----------------

بحث نماز در سوره مبارکه  مؤمنون

 

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

 

 

-----------------------------------------

 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعْنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنَ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

«وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ * أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ * الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ * وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طینٍ * ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی‏ قَرارٍ مَکینٍ».[1]

خصوصیّات مصلّی واقعی

  • آخرین توصیفی که برای مؤمنین در سوره‌ی مبارکه‌ی مؤمنون بعد از این‌که فرمود: «وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ» بیان شده، این است که فرمود: «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ». در بحث این‌که آدم مؤمن بر صلوات محافظت کند، روز گذشته اشاره کردیم همه‌ی آنچه که باید در اعمال و رفتار انسان خدایی باشد، این است نمازی که می‌خواند اوّلاً نماز خود را درست می‌خواند، نماز خود را درست اقامه می‌کند و مصلّی حساب می‌شود و بر آن محافظت و مراقبت می‌کند که از بین نرود. به عبارت دیگر نمازخوان واقعی که مؤمن واقعی باشد، هم باید در ایجاد صلاة خود مراقب باشد یعنی شرایط را مهیّا کند که چگونه صلاتی را اقامه کند؛ لذا باید از حرام به دور باشد، از لقمه‌ی بد و مشتبه باید به دور باشد.

چه کسانی مورد لعن قرآن قرار می‌گیرند؟

  • این‌که ما بعضی مواقع به این مبتلا به جامعه‌ی خود اشاره می‌کنیم یک وقت ناراحت نشوید، این یک واقعیّتی است، حقیقتی است که مصلّی واقعی لقمه‌ی شبهه در سفره‌ی خود نمی‌گذارد، چه برسد به حرام و الّا مصلّی واقعی نیست. خیلی از افراد به حسب ظاهر نماز می‌خوانند، امّا نماز آن‌ها نماز نیست، چون این نماز اثربخش نیست. مثل خیلی از افراد که قرآن می‌خوانند، امّا قرآن آن‌ها را لعنت می‌کند. «رُبَّ تَالِ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَلْعَنُهُ»[2] خیلی از افراد قرآن می‌خوانند، قرآن تلاوت می‌کنند امّا آن‌ها آن‌قدر آدم‌های بی‌فایده‌ای هستند، قرآن آن‌ها را لعنت می‌کند. هر چه قرآن بیشتر بخوانند بیشتر آن‌ها را لعنت می‌کند. مثل منافقین.
  • آدم منافق که در واقع اعتقاد به قرآن ندارد حالا قرآن تلاوت کند، یا آدمی که لاابالی است، به دین و قرآن و مذهب و شیعه و اهل بیت پیغمبر و امیر المؤمنین و همه‌ی ائمّه‌ی اطهار لاابالی است، اصلاً دنبال این حرف‌ها نیست. بله، ممکن است عاشورا و تاسوعا یک حرکاتی هم روی احساسی که نسبت به بقیّه در او ایجاد می‌شود، کاری انجام بدهد. نگاه می‌کند می‌بیند همه عزاداری می‌کنند، زنجیرزنی می‌کنند، سینه‌زنی می‌کنند، قمه‌زنی می‌کنند، احساسات او هم برانگیخته می‌شود، دستی بر سینه بلند می‌کند؛ امّا نه از باب شعور است، چون کسی که منافق باشد، قرآن می‌فرماید: «لا یَشْعُرُونَ»[3]، «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»[4] این‌ها نه می‌شنوند، نه می‌بینند و نه می‌توانند واقعیّت را بر زبان بیاورند، پل برگشت هم برای آن‌ها نمانده است، همه‌ی پل‌ها را خراب کردند. یا در جایی دارد که «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ»[5] آن‌ها افساد در زمین می‌کنند، امّا خود هم این را نمی‌فهمند که چه کار می‌کنند. آن‌ها همیشه می‌گویند نه، ما مصلح هستیم. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُون‏ََ»[6] ما اصلاح‌گر هستیم.

مصلح بودن جامعه با اصول‌گرایی

  • ما این را هم گفتیم اصلاح‌گری بدون حصول معنا ندارد. اصول‌گرای مصلح هم درست است و الّا اصول‌گرایی که مصلح نباشد اصول‌گرا نیست. اصل و همه‌ی اصول بر این است که ما جامعه را اصلاح کنیم. «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی»[7] امام حسین فرمود: خروج و قیام من فقط برای این است که بر امّت جدّم اصلاح به عمل بیاورم. یعنی اموراتی که سازگاری با دین ندارد، را درست کنم. حالا حداقل طلب اصلاح دارد، مطالبه‌ی او اصلاح است.

شرط قبولی زیارت

امام حسین برای آدم مصلّی

  • آدم مصلّی واقعی همیشه به آنچه که به ایجاد خود وجود پیدا می‌کند، اهمّیّت می‌دهد. لذا سعی می‌کند نمازی که می‌خواند را یک وقت خراب نکند. گفتند وقتی کسی زیارت امام حسین می‌رود، خداوند به عدّه‌ای از ملائکه و فرشتگان خود دستور می‌دهد که او را محافظت ‌کنند. «حَتَّى یَرْجِع»[8] تا این‌که به وطن خود برگردد. وقتی به وطن رسید فرشتگان می‌گویند خدایا به وطن خود رسید، چه کار کنیم؟ خدا می‌فرماید: صبر کنید، یک عدّه‌ای می‌خواهند به عنوان زائر حسین به دیدن او بیایند. تمام می‌شود می‌گویند چه کار کنیم؟ می‌فرماید: تا روز قیامت بمانید و همراهش باشید و برای او استغفار کنید. امّا شرط این است که آن‌ها را باطل نکند. نکند یک وقت زیارت امام حسین را با یک کلمه‌ی غیبت، تهمت زدن و داد زدن، دشنام دادن، به زبان آوردن حرف رکیک آن زیارت را باطل کند. هبط عمل خیلی ناپسند است.
  • خصوصاً در این بحث این را داریم که فرمود: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏»[9] صدقه‌های خود را -اعم از آن‌ صدقه‌ی مصطلحی است که ما می‌دهیم، با اعمالی که مربوط به اموال ما می‌شود مثل زکات و خمس و حج و حتّی اعمالی که نسبت به دیگران دستگیری است، خود این‌ها صدقه است- «لا تُبْطِلُوا» آن‌ها را باطل نکنید.
  • اگر آبروی یک کسی را خریدید به او کمک کردید (مالی و آبرویی) «لا تُبْطِلُوا» آن‌ها را باطل نکنید، «بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏» یعنی به وسیله‌ی زبان بر سر او منّت بگذارید یا باعث آزار و اذیّت او شوید. این خیلی ناپسند است که آدم یک کاری را بکند بعد آن را هبط کند، نابود کند.

مراقبه‌ی مصلّی از نماز به

تشبیه زارع برای محافظت از بذر خود

  • آدم مصلّی واقعی و مؤمن واقعی آن است نمازی را که آورده و ایجاد کرده است و واقعاً مصلّی شده است، بر آن حفظ می‌کند، محافظ آن است، نمی‌گذارد از بین برود. «الدُّنیا مزرعة الآخرة»[10] این تعبیر زیبا است، تشبیه خوبی است. شما وقتی نگاه می‌کنید یک زارعی می‌آید یک بذری را در یک زمین آماده‌سازی و کشت می‌کند، بعد برای رویش آن هم فداکاری می‌کند، مراقبت می‌کند؛ وقتی رویش پیدا می‌کند و سر از خاک در می‌آورد، آن را مراقبت می‌کند تا به ثمر و محصول برسد. وقتی به ثمر و محصول هم رسید باز آن را مراقبت می‌کند، نمی‌گذارد از بین برود؛ آن را تا به مصرف واقعی نرساند دست نمی‌کشد. اگر شجری باشد باز از آن مراقبت می‌کند که دوباره محصول بدهد.
  • کسی که مؤمن واقعی باشد، نماز که مهم‌ترین عمل او در این دنیا نسبت به آخرت است و مهم‌ترین کشتزار برای آخرت او است، اگر آن نماز را ایجاد کرد، بر آن مراقبت می‌کند که از بین نرود. هر آنچه که شما در این دنیا کشت می‌کنید در آخرت برداشت می‌کنید.

خاصیّت صیام

  • الآن 23 روز است که روزه گرفتید، از مفطرات امساک کردید، آنچه که روزه را باطل می‌کرده دوری کردید، گرسنگی کشیدید، تشنگی کشیدید و خیلی از مسائل دنیوی و مادی چشم‌پوشی کردید، مسافرت نرفتید که روزه‌ی شما به هم بخورد و امثال این موارد، باید مراقبت کنید این صیامی که برای خود ایجاد کردید تا روز قیامت و تا عالم برزخ بماند و مانع از سوزانده شدن بدن شما از آتش جهنّم شود. خاصیّت صیام این است، اصلاً رمضان به این معنا است.

محافظت آدم مصلّی

از نماز خود و سایرین

  • آنچه که ما ایجاد کردیم باید از آن محافظت کنییم، حفظ کنیم تا به جایی برسیم که محصول آن را بچینیم. محصول صلوات ما در دنیا، عالم قیامت است، تا آن‌جا باید محافظت داشته باشیم. نه این‌که فقط صلوات خود را محافظت کنیم. «یُحافِظُونَ»[11] یعنی باید کاری بکنیم که دیگران هم بر نماز خود حافظ باشند و محافظت بکنند از آنچه که دست رنج آن‌ها بوده است تا از بین نرود. زارع نه این‌که کشت خود را مراقبت می‌کند، مراقبت کشتزارهای هم جوار خود است که زراعت آن‌ها هم از بین نرود. دائماً هم در این وادی است، دائماً در حفظ و محافظت هم سعی و کوشش دارد.
  • لذا «وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ». چرا به این تأکید شده است؟ چرا نگفتند «وَ الَّذینَ هُمْ عَلى صیامهم یحافظون»؟ چرا صلوات را گفتند؟ چون ملاک قبولی اعمال انسان در عالم قیامت نماز است.
  • هر کسی نماز خود را داشته باشد و مقبول درگاه الهی باشد «قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا»[12] ماسوای آن هم قبول است «وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا» امّا اگرچه نماز مردود شد و قبول نشد، هیچ عمل دیگری از او قبول نمی‌شود. همه‌ی آنچه که غیر از نماز است هم مردود می‌شود.

شرط قبولی نماز چیست؟

  • شما بهترین جلسات را برای امام حسین گرفته باشید، بهترین خرج‌ها و نذرها و ولیمه‌ها را داده باشید، قبول نیست. «قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا» اگر نماز شما در درگاه الهی مقبول بود همه‌ی آنچه که انجام دادید قبول است «وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا» و اگر قبول نبود و مردود بود همه‌ی آنچه که انجام دادید مردود است.

خضوع و خشوع ائمّه‌ی اطهار در نماز

  • خیلی مهم است که ما بتوانیم حداقل یک نماز مقبول را برای خود راهبردار باشیم. آن‌قدر ما ضعیف هستیم، یک شب آب جوشی جلوی ما گذاشتند، از اوّل نماز مغرب تا آخر نماز عشاء حواس ما فقط به این آب جوش بود که پای کسی به آن نخورد. این نشان می‌دهد ما خیلی ضعیف هستیم و تمرکز ما روی نماز نیست. این‌که در احکام داریم تصاویر را در محلّ نماز خصوصاً روبه‌رو نگذارید برای این‌که حواس‌ها پرت می‌شود. آن‌قدر ما ضعیف هستیم که نمی‌توانیم خود و جایگاه خود را حس کنیم که الآن در برابر خدا ایستادیم و نماز می‌خوانیم، باید تمام حواس ما به خدا باشد.
  • گفتند یک نفر از اصحاب نبی مکرّم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) داشت نماز می‌خواند، با ریش خود بازی می‌کرد، حضرت رسول اکرم فرمود: اگر او خضوع و خشوع در نماز داشت با ریش خود بازی نمی‌کرد. چه کسی خضوع واقعی در نماز دارد؟
  • ظهر عاشورا امام حسین در محاصره‌ی دشمن است و بیشترین یاران او شهید شدند، در روایات داریم که حدود 20 نفر از اطرافیان امام حسین ظهر عاشورا بودند که با حضرت نماز خواندند و چند نفر آن‌ها بر اثر تیرها و نیزه‌هایی که دشمن به آن‌ها پرتاب کرد در نماز شهید شدند. امّا امام حسین در اوج جنگ به نماز ایستاد.
  • قصّه‌ی امیر المؤمنین را هم که همه شنیدید، خواستند تیر را در بیاورند حضرت رسول اکرم فرمود: فقط در نماز در بیاورید، بگذارید علیّ بن ابی‌طالب به نماز بایستد آن وقت تیر را از پای او خارج کنید و الّا نمی‌تواند طاقت بیاورد. یعنی مصلّی در برابر خدا که می‌ایستد از خود بی‌خود می‌شود. حالا کدام یک از ما این‌گونه هستیم؟ هیچ کدام. حالا حداقل خود تظاهر به این رفتار بکنیم.

تباکی برای خضوع و خشوع

در برابر پیشگاه الهی

  • گفتند «الباکی و المتباکی» یعنی گریه‌کن بر امام حسین و کسی که خود را برای امام حسین به گریه می‌‌زند. «وَجَبَ لَهُ الجَنَّة»[13] جنّت بر هر دو این‌ها واجب می‌شود و توصیفاتی دارند. حالا ما که نمی‌توانیم خضوع و خشوع واقعی در نماز داشته باشیم، حداقل ظاهر خود را حفظ کنیم، خود را به گونه‌ای در نماز قرار بدهیم که اقلاً حالت خضوع و خشوع را در نماز داشته باشیم. خاشع نیستیم امّا حالت خاشع داشته باشیم.
  • نمی‌توانید روزه بگیرید، قبول است، واجب هم نیست، شاید چون مریض هستید به فتوای مراجع مستنداً به روایات حرام هم باشد که شما روزه بگیرید، امّا دوست دارید که روزه بگیرید، تظاهر به روزه‌داری کن حالا که قرار است روزه نگیرید چیزی نخور. در جلوت و در اعلان خود را روزه‌خور نشان نده، نمی‌توانید روزه بگیرید، پیرزن و پیرمرد هستید، جوان هستید، امّا مریض هستید، مسافر هستید، در بیابان رانندگی می‌کنید، مسافرت می‌روید، امّا چیزی نخورید، شکل روزه‌داری را برای خود حفظ کنید. مثل همان تباکی خود را به گریه بزن. بالاخره در مجلس امام حسین هستید یک شکل گریه‌کن را به خود داشته باش. نمی‌توانی گریه کنی، می‌توانی تباکی کنی.
  • این‌جا هم نمی‌توانی روزه بگیری، خود را به روزه‌گیرها بزن. به گونه‌ای رفتار کن که مردم وقتی شما را می‌بینند فکر کنند روزه هستید، نه این‌که علناً چیزی بخورید، علناً غذا بخورید.
  • بالاخره روزه‌ی ماه مبارک رمضان در عرف است، سیگار کشیدن هم یکی از مفطرات است، شخص علناً در کوچه و بازار و مغازه سیگار به دست دارد و می‌کشد، کنار خیابان ایستاده است و وانت هم گذاشته که هندوانه بفروشد، امّا مثل حارث می‌خورد، مگر نمی‌خواهید این هندوانه‌ای که می‌فروشید برای شما برکت داشته باشد یک مقدار رعایت کنید. خدا از این چیزها بیزار است. حتّی اگر کسی عمداً روزه‌ی خود را بدون عذر نگیرد، چوب ندارد، مشکلی در دنیا ندارد، اگر بعد قضای آن را گرفت و کفاره‌ی آن را هم داد، از خدا هم استغفار کرد خدا می‌بخشد، امّا اگر کسی علناً روزه‌خواری کند حد دارد، باید بر او حد جاری کرد.

بیزاری خدا از آدم متجری

  • در برابر خدا متجرّی نشوید، خدا بیزار است از کسی که تجرّی داشته باشد. یعنی جرأت داشته باشد که در برابر خدا قد علم کند، جرأت داشته باشد که گناه کند. حیا از انسان برود خیلی بد است، مواظب باشید پرده‌داری و حرمت‌شکنی در برابر خدا نکنید. این‌که شیطان را خدا این‌گونه با یک سجده نکردن از درگاه خود راند، برای این‌که خود را در برابر خدا کذب حساب کرد و گفت: من هم کسی هستم، تکبّر کرد. جرأت کرد که در برابر خدا بگوید من هم کسی هستم. ما در برابر خدا کسی نیستیم، هیچ چیزی نیستیم. مواظب باشیم که در برابر خدا گستاخی نکنیم، گستاخی کار خیلی بدی است.
  • شما مشق‌های خود را در دبستان نمی‌نوشتید، تکلیف‌ها را انجام نمی‌دادید امّا سر به زیر که بودید معلّم کاری به کار شما نداشت. گاهی حتّی اگر مشق‌های خود را می‌نوشتید، تکلیف‌ها را هم می‌نوشتید، امّا می‌خواستید حرمت کلاس را به هم بزنید، شما را بیرون می‌کرد. حرمت‌شکنی خیلی ناپسند است خصوصاً کسی حرمت خدا را رعایت نکند. یعنی چه در جلوت و چه در خلوت برای خدا حریم قائل نشود، فرق نمی‌کند. آنچه که در این‌جا ملاک است، این است که ما در برابر خدا حیا داشته باشیم، حجب و حیا خیلی مهم است.

فحش ندادن آدم مصلّی حتّی به کفّار

  • انسان مؤمن واقعی آن کسی است که همیشه نماز خود را حفاظت می‌کند، روزه‌ی خود را حفاظت می‌کند، خمسی که دارد حفاظت می‌کند، حجی که رفته است از آن حفاظت می‌کند. حالا به مکّه رفته و آمده است حق ندارد این‌جا به هر کسی حرف زشت و ناپسند بزند ولو کفّار. «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً»[14] حق ندارد به کفاّر فحش بدهد. یعنی به هیچ احدی حق ندارد فحش بدهد. وقتی ‌نتوانیم به کفّار فحش بدهیم، به مؤمنین می‌توانیم فحاشی کنیم؟ خیر. آن‌جا می‌فرماید: اگر به کفّار فحش دادید، اگر به بت‌های آن‌ها فحاشی کردید، آن‌ وقت آن‌ها «فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ» از روی دشمنی به خدا فحش می‌دهند، نباید ما کاری بکنیم که به خدا فحش بدهند، باید مواظب باشیم.

اهمّیّت نماز جماعت

  • وظیفه‌ی همه‌ی ما این است که در هر حالی از انحای وجود صلوات و نمازهای خود و ایمان خود محافظت داشته باشیم؛ آن وقت اگر از آن‌ها محافظت کردیم «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ»[15]. آن‌قدر خداوند روی نماز جماعت اهمّیّت قائل است که قابل احصا نیست.
  • این‌که ما می‌گوییم آقای جماعت باید عادل باشد درست است، امّا عادل بودن به این است که فکر کنیم امام زمان جلو بایستید و پشت سر او اقتدا کنیم؟ نه، به این‌که آن آقایی که جلو ایستاده است اوّلاً بتواند نماز خود را بخواند، ظاهراً هم گناه نمی‌کند یعنی به ظاهر آدم فاجری نیست، آشکارا گناه نمی‌کند، فسق ندارد، همین کافی است. و حتّی اگر امام جماعت غیر شیعه هم باشد شما می‌توانید به او اقتدا کنید. روایت داریم که شما به مخالفین اقتدا کنید، خدا ثواب اقتدا کردن پشت سر پیغمبر را خدا به شما می‌دهد. چرا؟ برای این‌که بین مسلمین اتحّاد ایجاد شود، این‌قدر مهم است.

مضر بودن تقلیل

در برگزاری نماز جماعت

  • اگر کسی باعث شود که تعداد نماز جماعت کم شود او باید خود را اصلاح کند و هر کاری بتوانیم بکنیم که جماعت خود را متشکل‌تر، جمعیّت آن را بیشتر و با آداب بهتر برگزار کنیم باید این کار را انجام بدهیم. بین دو نماز معمولاً طول ندهید، مدام بین دو نماز جماعت تعقیبات بخوانید نه، ممکن است از این جمعیّت که هزار نفر باشند یک نفر تعجیل دارد، دوست دارد نماز بعدی خود را هم به جماعت بخواند بعد برود، اگر شما طول دادید و تعقیبات خواندید، آن یک نفر مجبور شد نماز خود را فرادا بخواند و برود، این‌جا شما ضرر کردید. یعنی جماعت را به یک نفر تقلیل دادید، شما به جماعت مضر بودید. آن کسی باید نماز جماعت بخواند که جمعیّت را بیشتر می‌کند، همه کسانی که پشت سر او هستند باید کاری بکنند که روز به روز تعداد جماعت بیشتر شود.

رعایت نظافت برای مصلّی شیعه

  • در شیعه متأسّفانه برعکس است، هر چه در مسجدها پیش می‌رویم تعداد جماعت روز به روز کمتر می‌شود. این عیب است، یکی از عیب‌ها برای مصلّی شیعه این است که نظافت را صد درصد رعایت نمی‌کند. «النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَانِ»[16] بخشی از ایمان نظافت است. این‌که خدا می‌گوید شب قدر می‌شود غسل کنید مستحب است، آخر ماه می‌شود غسل کنید مستحب است، جمعه می‌شود غسل کنید مستحب است، اگر 40 جمعه پشت سر هم غسل جمعه کرده باشید اصلاً خدا لطف می‌کند بدن شما در قبر نمی‌پوسد. یا مثلاً شما با همسر خود مراوده دارید غسل کنید، همه‌ی این‌ها برای نظافت است که ظاهر بدن شما تمیز و پاکیزه شود تا بتواند نور کسب کند «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[17].
  • کسی نمی‌تواند به قرآن شعور داشته باشد و حس کند الّا این‌که از باطن پاک باشد، از ظاهر پاک باشد. آدم بی‌وضو نمی‌تواند امام زمان را رؤیت کند، آدم بی‌وضو حق دست کشیدن روی خطوط قرآن را ندارد، چه برسد بخواهد آن عشق و آن معنای واقعی صاحب الزّمان و قرآن را بفهمد، نورانیّت قرآن را بفهمد.

ضرورت نظافت شخصی در افراد

  • بنابراین همه‌ی ما باید کاری بکنیم که جماعت ما روز به روز زیادتر شود. جوان‌ها را به مساجد بیاورید، در مساجد نظافت را رعایت کنید. هر وقت خواستید از خانه بیرون بیایید جوراب‌های نو بپوشید، تمیز باشید. وقتی به خانه می‌روید لباس زیر خود را عوض کنید، استحمام کنید. حالا یک زمانی مشکل بود، حمام‌ها عمومی بود، خزینه بوده است، الآن که در خانه‌های خود حمام دارید، یک دوش بگیرید که بیشتر از دو دقیقه هم طول نمی‌کشد، با این کار همه لذّت می‌برند و شما را دوست دارند. امّا اگر بدن کسی کثیف است و بوی عرق می‌دهد، نمی‌شود نزدیک او رفت. بعضی وقت‌ها بعضی آقایان هستند واقعاً نمی‌شود نزدیک آن‌ها نشست. بعضی خانم‌ها هم همین‌طور هستند.
  • بعضی از آقایان متدینین و حتّی خانم‌های آن‌ها به همسران خود اعتراض دارند، می‌گویند وقتی به خانه می‌آیند از بوی گند عرق نمی‌شود نزدیک او رفت، چطور می‌شود این زن به این مرد، این مرد به این زن محبّت داشته باشند، به هم عشق بورزند.
  • یکی از خصوصیّات حضرت امام این بوده که خودش زیر شلواری خود را اتو می‌کرد. آقای سیّد حسن نقل کرده بود که از ایشان پرسیده بودند آقا دیگر زیر شلوار اتو کردن نمی‌خواهد؟ گفته بود من پیرمرد هستم، بیشتر اوقات من در منزل است، بیشتر مواقع هم با همسرم هستم، نمی‌توانم با شلوار و کمربند باشم، باید با زیرشلوار باشم، این زیر شلوار من باید اتو داشته باشد، شیک و تمیز باشم که چشم همسرم به آن می‌افتد ناراحت نشود. این‌ها مهم است.
  • نظافت زبان خوب است، نظافت بدن هم خوب است. بعضی مواقع در بعضی مسجدها نمی‌شود سجده کرد، آن‌قدر فرش‌ها بوی عرق پا می‌دهد، من و شما باید این‌ موارد را رعایت کنیم. همه باید رعایت کنیم. نظافت را باید رعایت کرد. داخل دستشویی رفتید، تخلی کردید، آب بریزید و بشُویید، تمیز کنید، همین‌طور رها نکنید. شلنگ دارد، تمیز کنید، همین‌طور رها می‌کنید و می‌روید، رعایت نمی‌کنید. چه کسی محافظ بر صلاة است؟

 

منابع  و مآخذ


[1]- سوره‌ی مؤمنون، آیات 9 تا 13.

[2]- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏89، ص 184.

[3]- سوره‌ی بقره، آیه 12.

[4]-  همان، آیه 18.

[5]- همان، آیه 12.

[6]- همان، آیه 11.

[7]- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏44، ص 329.

[8]- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ‏2، ص 177.

[9]- سوره‌ی بقره، آیه 264.

[10]- منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج ‏19، ص 86.

[11]- سوره‌ی مؤمنون، آیه 9.

[12]- الأمالی (للصدوق)، ص 641.

[13]- شرح الکافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی)، ج‏ 2، ص 56.

[14]- سوره‌ی انعام، آیه 108.

[15]- سوره‌ی مؤمنون، آیه 10.

[16]- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏59، ص 291.

[17]- سوره‌ی واقعه، آیه 79.

 

شماره فایل     98-03-08-04

نظرات (۱)

سلام ممنون خدا خیرتون :)

 

ممنون میشم از وبلاگم بازدید بکنید و در صورت تمایل منو دنبال کنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی