پژوهش های تفسیری آیه 6 سوره حمد
پژوهش های تفسیری آیه ششم سوره حمد
تفسیر رضوان . حوزه علمیه اصفهان
موضوع : راه مستقیم الهی . صراط المستقیم
--------------------------------
6. اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست راهنمایى فرما.
نکته ها و اشاره ها :
1) نکته اوّل
در پنج آیه ى اول سوره ى حمد به توحید و معاد پرداخته شد و در این آیه به هدایت «1» اشاره شده، که یکى از ابعاد نبوّت و امامت است؛ بدین ترتیب، سوره ى حمد به اصول اساسى دین اشاره کرده است.
2) نکته دوّم
هدایت دو قسم است:
1) تکوینى
یعنى گاهى خدا موجودات را با قوانینى که در طبیعت قرار داده است، به سوى هدف اساسى خود رهنمون مى شود و رشد و تکامل مى بخشد که این «هدایت تکوینى» است؛
2) تشریعى
و گاهى انسانها را با فرستادن پیامبران و امامان راهنمایى مى کند که این «هدایت تشریعى» است.
سَرِ خُم باد سلامت که به من راه نمود
ساقى باده به کف جان من آگاه نمود
(امام خمینى)
__________________________________________________
(1). هدایت، ارشادِ با لطف و راهنمایىِ با نرمى است؛ از این رو در امور نیک استعمالمىشود، نه شرّ (صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الکریم، (7 ج)، ج 1، ص 98 و سید مصطفى خمینى، تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 425)
3) نکته سوّم
در هر شبانه روز بارها از خدا مى خواهیم که ما را هدایت کند؛ چرا که از طرفى، هدایت داراى مراحل و درجاتى است «1» و راه تکامل انسان تا بى نهایت ادامه دارد؛ پس ما از خدا مى خواهیم که درجه ى هدایت ما را بیش از پیش بیفزاید و از همین روست که پیامبران و امامان نیز از خدا هدایت بیشتر مى طلبند.
و از طرف دیگر، ما انسانها در معرض لغزش و انحراف هستیم، و به همین دلیل باید از خدا امداد و هدایت مستمر طلب کنیم. «2»
و در برخى از احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز به نکته ى دوم اشاره شده است. «3»
4) نکته چهارم
4. مراتب و مقامات هدایت ، از منظرى دیگر، عبارت اند از:
1) هدایت به نور فطرى؛
2) هدایت به نور قرآن؛
3) هدایت به نور اسلام؛
4) هدایت به نور شریعت؛
5) هدایت به نور ایمان؛
6) هدایت به نور یقین؛
7) هدایت به نور عرفان؛
8) هدایت به نور محبّت؛
9) هدایت به نور ولایت؛
10) هدایت به نور تجرید و توحید؛
و براى هر یک، دو طرف افراط و تفریط و غلو و تقصیر است. «1»
__________________________________________________
(1). «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً». (سورهى مریم، آیهى 76)
(2). «اهْدِنَا» دعاست و مىتواند به معناى «طلب ثبات بر دین حق» یا «راهنمایى به دین حق در آیندهى عمر انسان» یا براى ایجاد حالت دعا باشد که خود عبادتى شریف است که انسان را به سوى خدا منقطع مىسازد (صدر المتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 98).
برخى مفسران برآناند که این دعا (طلب هدایت) دلیل بر آن است که خدا استقامت (استوارى در دین) را جز به کسى که طلب کند عطا نمىکند. (تفسیر من هدى القرآن، ج 1، ص 83)
(3). از امام على علیه السلام در مورد جملهى «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» حکایت شده که مىفرمایند:
«أَدِم لنا توفیقک الذى اطعناک به فى ماضى ایامنا، حتى نطیعک کذلک فى مستقبل اعمارنا» (تفسیر صافى، ج 1، ص 85)
5) نکته پنجم
صراط مستقیم «2» در قرآن کریم، همان آیین خداپرستى و دین حق و پایبندى به دستورات خداست. «3» مفسران گاهى آن را به اسلام، قرآن، پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان علیهم السلام و آیین الهى تفسیر کردهاند که همگى به همان معناى دین الهى و جنبه هاى اعتقادى و عملى آن بازمىگردد. «4»
6) نکته ششم
هر کسى در زندگى راهى را انتخاب مى کند، برخى راه هوس و شیطان و طاغوتها و راه نیاکان گمراه و بعضى راه خدا. قرآن مى خواهد ما بهترین و کوتاه ترین راه را انتخاب کنیم تا زودتر به هدف و سعادت برسیم و از راه حق منحرف نشویم.
______________________________________
(1). امام خمینى، تفسیر سوره ى حمد، ص 77- 75
(2). «الصِّراطَ» به معناى راه آسان است (چیزى شبیه بزرگراه) و «مستقیم» از ریشه ى «قام» است، یعنى راه صاف که بدون انحراف است؛ و به کوتاه ترین راه بین دو نقطه صراط مستقیم گویند (المفردات فى غریب القرآن، مادهى سراط و قام.) در قرآن کلمه ى «سبیل» نیز به معناى راه به کار برده شده، ولى معناى آن با صراط تفاوت دارد .... سبیل راه هاى فرعى است که به راه اصلى منتهى مى گردد و معناى صراط همان راه اصلى است (آشنایى با قرآن، ج 2، ص 50). و برخى مفسران برآناند که «صراط» به معناى راه واضح و وسیع است: (صدر المتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 98) و برخى دیگر برآناند که واژه ى «صراط» در اصل به معناى بلعیدن است و به جاده ى عمومى گفته مىشود؛ چون گویا رهروان را به جلو مىبرد و مانند دستگاه هاضمه در خود مىکشد (پرتوى از قرآن، ج 1، ص 32)
(3). ر. ک: سورهى انعام، آیهى 161؛ سورهى یس، آیات 61- 62 و سورهى آلعمران، آیهى 101
(4). تفسیر فرات کوفى، ج 1، ص 51؛ مجمع البیان، ج 1، ص 27 و تفسیر نمونه، ج 1، ص 50
7) نکته هفتم
در احادیث اسلامى، «صراط مستقیم» به معناى راه پیامبران و ائمه علیهم السلام و امام على علیه السلام و معرفت ایشان آمده است. «1»
البته اینگونه احادیث مصداقهاى کامل پویندگان راه مستقیم را بیان مى کنند که راه آنان همان راه خداپرستى و دین حق است، و گرنه مفهوم راه مستقیم در این موارد منحصر نمى شود.
یک زمانى صحبتى با اولیا
بهتر از صد سال طاعت بى ریا
(حافظ)
8) نکته هشتم
راه مستقیم از منظرى دیگر:
الف) راهیابى مهم است:
عمده این است که انسان در آن راهى که باید سیر بکند وارد بشود که پیدا کردن راه، مشکل، ولى بعد از پیدا کردن، پیمودن آن آسان است. «2»
ب) نه شرقى، نه غربى، راه مستقیم الهى:
راه اسلام و خدا را طى کنید که صراط انسانیت است. راه همین است. راه مستقیم همین است. آن راهى که شما در سورهى حمد مى خوانید ... که صراط کمال است که راه به خداست. سه راه هست، یک راه مستقیم و یک راه شرقى «مغضوب علیهم» و یک راه غربى «ضالین». «3»
ج) راه مستقیم در باطن دنیا:
راه مستقیم، منتهى به خدا مى شود، آن صراطى که تا جهنّم کشیده شده است، اگر مستقیم در این عالم حرکت کنید، از آن صراط مستقیم رد مىشوید. جهنّم باطن دنیاست. اگر مستقیم از این راه رفتید و طرف چپ یا طرف راست منحرف نشدید، از صراط در این عالم هم مستقیم عبور مىکنید. «1»
__________________________________________________
(1). تفسیر صافى، ج 2، ص 85؛ تفسیر عیاشى، ج 1، ص 24؛ تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 20؛ تفسیر البرهان، ج 1، ص 107 و تفسیر المعین، ج 1، ص 19
(2). صحیفه نور، ج 17، ص 123
(3). همان، ج 12، ص 150
9) نکته نهم
ویژگى هاى صراط مستقیم:
شهید مطهرى رحمه الله در این زمینه چند نکته دارند:
الف) در میان راه ها یکى، راه مستقیم و شاهراه و راه سعادت و اختیارى است؛ یعنى راهى است که انسان باید آن را برگزیند.
ب) به دلیل اینکه انسان آنچه برمىگزیند از نوع راه است، پس نوعى حرکت و طى طریق به سوى مقصدى را برمىگزیند و به عبارت دیگر، مى خواهد به سوى کمال خود حرکت کند.
ج) راه تکامل کشف کردنى است نه اختراع کردنى؛ بر خلاف نظریه ى اگزیستانسیالیسم که مدعى است هیچ راه و مقصدى وجود ندارد و انسان خود براى خود مقصد و ارزش و راه مى آفریند ....
از نظر قرآن، مقصد و راه و کمال بودنِ مقصد و ارزش بودنِ ارزشها در متن خلقت و آفرینش هستى تعّین پیدا کرده و انسان باید آنها را کشف کند.
د) راه مستقیم راهى است که از اول جهت مشخص دارد، بر خلاف راههاى غیرمستقیم.
هـ) راه مستقیم همچون راههاى مکانى نیست که قبلًا در خارج از وجود راه رونده جادهاى کشیده شده است و او باید در آن جاده قدم بگذارد، بلکه در متن وجود راه رونده راهى به سوى کمال حقیقى او که رسیدن به بارگاه قرب حق است وجود دارد؛ یعنى در متن وجود انسان استعداد فطرى براى رسیدن به کمال حقیقى وجود دارد.
و) انسان در عین اینکه مجهز به استعداد فطرى است، نیازمند به راهنما و هادى است؛ چون همچون موجودات دیگر نیست که راهشان در طبیعت مشخص شده و هر کدام بیش از یک راه نمىتوانند داشته باشند. «1»
آموزه ها و پیام ها :
1) همواره از خدا راهنمایى و هدایت بخواهید.
2) به راه مستقیم بروید (و از راههاى انحرافى پرهیز کنید).
3) راه خدا، مستقیم، یعنى کوتاه ترین راه است (و راه هاى انحرافى طولانى است). «2»
تفسیر قرآن مهر، ج1، ص: 147