پژوهش های تفسیری آیه 35 سوره بقره
پژوهش های تفسیری آیه سی و پنجم سوره بقره
تفسیر رضوان . حوزه علمیه اصفهان
موضوع :سکونت آدم به همراه همسرش در بوستان سر سبز
و آزمایش آنها به وسیله درخت ممنوع
--------------------------------
35. وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ
و گفتیم: «اى آدم! تو و همسرت در باغ آرام گیرید؛ و از (نعمتهاى) آن، از هر جا خواستید، فراوان و گوارا بخورید؛ و [لى] نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمکاران خواهید شد.»
نکته ها و اشاره ها :
1) نکته اوّل
آدم علیه السلام که براى زندگى معمولى بر روى زمین آفریده شده بود، در آغاز، در یکى از باغهاى سرسبز و پرنعمت ساکن شد تا کم کم با محیط آشنا شود و اطلاعاتى از آن زندگى به دست آورد و با مسئولیتها و تکالیف و محدودیتها و دشمنان خود آشنا شود و نیز در هنگام لغزشها راه توبه را بیاموزد و با آمادگى کامل بر روى زمین حرکت کند؛ به عبارت دیگر، سکونت آدم در این باغ جنبه ى تمرین و آموزش داشت. «1»
2) نکته دوّم
در بوستان آدم علیه السلام میوه هاى گوارا و فراوان وجود داشت و او از نظر غذا کمبودى نداشت و در آنجا کاملًا آرام بود. «2» و به هر کجاى باغ مىتوانست برود و از هر میوه اى مى توانست بخورد.
3) نکته سوّم
در این باغ آزمایشى براى آدم در نظر گرفته شد و شرطى براى ماندن او در بوستان قرار داده شد؛ یعنى به او گفته شد که نزدیک آن درخت مخصوص نرود و از میوهى آن نخورد «3» وگرنه ستمکار مىشود و به زحمت مىافتد. «4»
این ممنوعیت نوعى ارشاد و آزمایش بود؛ مثل آنکه پزشک به بیمار خود مىگوید «به فلان غذا نزدیک نشو وگرنه به خودت زیان مىرسانى و به زحمت مى افتى!» ولى در آیات بعد خواهیم دید که آدم در اثر وسوسه هاى شیطان، از آن درخت خورد و به زحمت افتاد و از بوستان اخراج شد.
__________________________________________________
(1). تفسیر نمونه، ج 1، ص 184- 185
(2). «رغد» به معناى فراوان و گواراست
(3). «لا تَقْرَبا» یعنى نزدیک نشوید. مقصود از این جمله، ممنوعیت خوردن میوه ى آن درخت است، اما تعبیر «نزدیک نشوید» تأکید بیشترى به این مطلب دارد
(4). در آیهى 117 سوره ى طه کلمهى «فَتَشْقى» (/ به زحمت مىافتى) آمده است
4) نکته چهارم
مکان «باغ» یا بهشتِ مخصوصِ آدم کجاست؟
برخى مفسران برآن اند که آن بوستان یکى از باغهاى سرسبز زمین بود، چون جاودانى نبود و شیطان بدانجا راه یافت، در حالى که آلودگان نمى توانند به بهشت موعود قدم بگذارند؛ و در احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز بیان شده که آن بوستان یکى از باغهاى دنیا بوده است. «1»
و برخى مفسران نیز برآناند که آن باغ، بهشتى برزخى بوده که بین دنیا و آخرت است. «2»
5) نکته پنجم
درخت ممنوع، چه نوع درختى بود؟
مفسران قرآن و احادیث احتمالات متعددى مطرح کرده اند؛ «3» برخى مفسران آن درخت را زندگى دنیا و زحمت هاى آن دانسته اند «1» و برخى آن را حسد یا گیاه گندم دانسته اند. «2»
البته مانعى ندارد که همه ى این معانى مقصود آیه باشد و جمع آنها نیز ممکن است؛ چون گندم مظهر غذاى دنیوى است و نزدیکى به دنیا زحمتها و صفاتى را به دنبال دارد که یکى از آنها حسد است.
ولى به نظر مىرسد که اصل آزمایش آدم به وسیله ى یک درخت مهم بوده است؛ از این رو قرآن نوع و نام آن را مشخص نساخته است تا از هدف اصلى دور نشود.
__________________________________________________
(1). نور الثقلین، ج 1، ص 62؛ تفسیر نمونه، ج 1، ص 184- 185 و منهج الصادقین فى الزام المخالفین، ج 1، ص 172 از ابن عباس و ابن مسعود نیز نقل مىکند؛ و صدرالمتألهین در تفسیرش از قول ابو مسلم اصفهانى و ابوالقاسم بلخى نقل مىکند و حتى مکان آن را فلسطین یا بین فارس و کرمان حکایت مىکند. سپس برخى اقوال دیگر را نقل مىکند و مىگوید اگر چه این احتمالات ممکن است اما دلایل نقلى آن ضعیف است و متعارض، پس لازم است توقف کنیم (تفسیر قرآن کریم، ج 3، ص 80 به بعد).
ولى برخى مفسران احتمال داده اند آن بوستان، در بهشت موعود یا یکى از کرات آسمانى بوده است (ر. ک: تفسیر نمونه، ج 1، ص 7- 186). ولى آیةاللَّه طالقانى معتقد است که این بهشت موعود نبوده است؛ چرا که اگر کسى اهل آن بهشت گردید از آن بیرون نمىرود (پرتوى از قرآن، ج 1، ص 125)
(2). تسنیم، ج 3، ص 331 (ایشان دلایل متعددى مىآورند که آن باغ در دنیا یا بهشت اخروى نبوده است.) ملاصدرا نیز دیدگاه مشابه ى از عرفا نقل کردهاند: «قال بعض العرفا: الجنة التى تکون الارواح فیه (فیها) بعد المفارقة من النشأة الدنیاویة، غیر التى بین الارواح المجردة (و بین الاجسام) ... (تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 80)
(3). برخى آن را درخت انجیر یا انگور دانسته اند (مواهب علیه، ج 1، ص 11) و در برخىاحادیث آن را درخت کافور معرفى کرده اند (التبیان فى تفسیر القرآن، ج 1، ص 155)
6) نکته ششم
در این آیه به همسر آدم اشاره کرده که از همان روز اول در کنار او بوده و آرامش زندگى او را تکمیل مى کرده است. آرى، انسان در درجه ى اول نیاز به همدم و همسر دارد، سپس نیاز به غذا مطرح مىشود.
به زن گیرد آرام مرد جوان
اگر تاجدار است اگر پهلوان
7) نکته هفتم
در این آیه به نیازهاى اساسى زندگى انسان اشاره شده است که عبارت اند از:
الف) محل سکونتى که بتواند در آن با آرامش زندگى کند؛
ب ) همسر و همدمى که مونس و مایه ى آرامش او باشد؛
ج ) غذاى خوب و فراوان که انرژى او را تأمین سازد؛
د ) برنامه اى الهى که قوانین زندگى او را بیان کند.
آرى، زندگى عادى بشر، بدون این چهار رکن، ناقص و پرزحمت است.
__________________________________________________
(1). المیزان، ج 1، ص 130 و 144. و مشابه همین نظر را ملاصدرا دارد و آن را درختطبیعت مىداند. (تفسیر القرآن الکریم، ج 3، ص 80 به بعد)
(2). تفسیر المیزان، ص 143 که از امام رضا علیه السلام حکایت مىکند. ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانى، صاحب تفسیر گازر از کلبى نقل مىکند که آن درخت علم بود و سید محمود طالقانى صاحب تفسیر پرتوى از قرآن (ج 1، ص 125) تلاش مىکند که براى این مطلب توجیهى بیابد، ولى با پژوهش بیشتر روشن مىشود که اصل این سخن از تورات، سفر پیدایش، باب دوم، شمارهى 18 است که مىگوید: «خداوند آدم را امر فرموده، گفت: از همهى درختان باغ بىممانعت بخور، اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخورى؛ زیرا روزى که از آن خوردى، هر آینه خواهى مرد.» آرى، قرآن کریم هیچگاه علم و دانش را قاتل انسان و ممنوع معرفى نمىکند. البته این مطلب در برخى تفاسیر روایى غیرمعتبر نیز راه یافته است (مثل تفسیر منسوب به امام حسن عسگرى علیه السلام، ج 1، ص 221)
آموزه ها و پیام ها :
1) بهره مندى از نعمتهاى الهى را با اطاعت از فرمانهاى الهى همراه سازید.
2) در برنامه ریزى و قانون گذارى، نخست موارد جواز را بیان کنید، سپس ممنوعیت ها را برشمارید.
3) مرد و زن از روز نخست در کنار هم بودهاند و آرامش مرد در کنار همسر تأمین مى شود.
4) انسان در زندگى خود چهار نیاز اساسى دارد: مسکن، همسر، غذا و برنامه اى الهى.
تفسیر قرآن مهر، ج1، ص: 234