پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

سلسله تفاسیر حجت الاسلام و المسلمین رضوانی حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

پایگاه قرآنی تفسیر رضوان

بخش های مختلف پایگاه رضوان

http://bayanbox.ir/view/1362245836429681364/negar.jpg

https://trezvan.ir/tools/shop/mahsol/rezvan%20(32).jpg

http://bayanbox.ir/view/1309876882160502091/hadis2.jpg

http://bayanbox.ir/view/3212576473598921280/momenoon2.jpg

http://bayanbox.ir/view/6101283859816078020/goftarha2.jpg

https://bayanbox.ir/view/6437954910246294839/003.jpg

https://bayanbox.ir/view/3257452292458731752/001.jpg

https://bayanbox.ir/view/9113079035818101705/002.jpg

https://bayanbox.ir/view/6438074236879463477/004.jpg

http://bayanbox.ir/view/675798783622752857/noor.jpg

http://bayanbox.ir/view/1844041631931456962/003.jpg

http://bayanbox.ir/view/4577291091479109840/soroosh.jpg

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
خطبه متقین در تفسیر رضوان

پژوهش های تفسیری آیه دوم سوره بقره 1

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۳۹ ب.ظ

پژوهش های تفسیری آیه دوم سوره بقره

تفسیر رضوان . حوزه علمیه اصفهان

موضوع : عظمت قرآن و بدون تردید بودن آن 

----------------http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png----------------

 

عمده حقائق بیان شده در سوره بقره

عبادت حقیقى خداى سبحان باین است که

  • بنده او بتمامى کتابهایى که او بمنظور هدایت وى و بوسیله انبیایش نازل کرده،ایمان داشته باشد،
  • و میان این وحى و آن وحى، این کتاب و آن کتاب، این رسول و آن رسول فرقى نگذارد.
  • تخطئه و ملامت
    • در سوره بقره کفار و منافقین ، تخطئه شده اند و اهل کتاب ملامت شده ‏اند، که چرا بین ادیان آسمانى و رسولان الهى فرق گذاشتند؟

متقین داراى دو هدایتند

کفار و منافقین هم در دو ضلالت مى‏ باشند
متقین عبارتند از مؤمنین

  • تقوى از اوصاف خاصه طبقه معینى از مؤمنین نیست،
    • و اینطور نیست که تقوى صفت و مرتبه‏ اى از مراتب ایمان باشد،
    • که دارندگان مرتبه پائین‏ تر، مؤمن بى تقوى باشند،
      • و در نتیجه تقوى مانند احسان و اخبات و خلوص،
        • یکى از مقامات ایمان باشد،
    • بلکه تقوا صفتى است که
      • با تمامى مراتب ایمان جمع میشود،
      • مگر آنکه ایمان ، ایمان واقعى نباشد.

هدایت اولِ متقین  : سلامت فطرت

هدایت دومِ متقین  : قرآن کریم

  • و فرع بر هدایت اول است‏

و در این آیات نوزده‏ گانه که حال مؤمنین و کفار و منافقین را بیان مى‏ کند،

  • از اوصاف معرف تقوى، تنها پنج صفت را ذکر مى ‏کند،
  • 1) ایمان بغیب،
  • 2) اقامه نماز،
  • 3) انفاق از آنچه خداى سبحان روزى کرده، 
  • 4) ایمان بآنچه بر انبیاء خود نازل فرموده،
  • 5) یقین‏ بآخرت،
  • و دارندگان این پنج صفت بر طریق هدایت الهى و داراى آن هستند.

و این طرز بیان بخوبى مى ‏فهماند که

  • متقین بخاطر اینکه از ناحیه خداى سبحان هدایت شده ‏اند،
    • داراى این پنج صفت کریمه گشته ‏اند،
  • ساده ‏تر اینکه
    • متقین متقى نشدند یعنی داراى پنج صفت نشده ‏اند ،
      • مگر به سبب هدایتى از طرف خداى تعالى،

خداوند کتاب خود را چنین معرفى مى ‏کند :

  • قرآن هدایتِ همین متقین است .
  • لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ

نکته :  هدایتِ کتاب

  • غیر آن هدایتى است که اوصاف نامبرده را در پى داشت

و مى ‏فهمیم که متقین ، داراى دو هدایتند ،

یک هدایت اولى

  • که بخاطر آن متقى شدند،

یک هدایت دوّمى

  • که خداى سبحان بپاس تقوایشان بایشان کرامت فرمود.

مقابله بین متقین ، با کفار و منافقین

  • متقین داراى دو هدایتند
  • چون کفّار هم داراى دو ضلالت
  • و منافقین داراى دو کورى هستند
  • یکى ضلالت و کورى اول ، که باعث اوصاف خبیثه آنان از کفر و نفاق و غیره شد،
  • دوم ضلالت و کورى ‏اى که ضلالت و کورى اولشان را بیشتر کرد،
  • خداوند متعال
    • ضلالت و کوری اولى را بخود آنان نسبت داد،
    • و ضلالت و کوری دومى را بخودش،
      • که بعنوان مجازات دچار ضلالت و کورى بیشترشان کرد،

و در خصوص کفار فرمود:

(خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ، وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ)،

  • غشاوت را بخود آنان نسبت داد،
  • و مهر زدن بر دلهاشان را بخودش.

در آیات بعد درباره منافقین

  • (فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً) 

 *  مرض اولى را بخود منافقین نسبت میدهد،

*  و مرض دومى ایشان را بخودش،

  • یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً، وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً، وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ،

* خدا با این قرآنش بسیارى را گمراه،

* بسیارى را هدایت مى‏کند،

* و با آن گمراه نمی کند مگر فاسقان را،

 آنهایى را که قبل از برخورد با قرآن فاسق بوده ‏اند ،،

  •   فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ،
  • وقتى خودشان از راه راست منحرف شوند،
  • خدا هم دلهاشان را منحرف مى‏کند

خلاصه : 

1) متقین : دو هدایت  :

اولی را خودشان داشته اند و دومی را خدا به عنوان جزا داده

2) کفار : دو ضلالت :

اولی را خودشان داشته اند و دومی را خدا به عنوان جزا داده

3) منافقین : دو عمایت :

اولی را خودشان داشته اند و دومی را خدا به عنوان جزا داده

نکته :

 چون هدایت دومى متقین بوسیله قرآن صورت مى‏گیرد،

معلوم میشود هدایت اولى قبل از قرآن بوده،

و علت آن سلامت فطرت بوده است

 چرا بعضى فطرتشان سالم ، و بعضى ناسالم، است ؟

*  آیا علت تامه آن

* وراثت 

*  خوبى و بدى پدر و مادر

* شیر و امثال آنها است،

* یا علت تامه ‏اش خود انسان است؟

در پاسخ مى‏گوییم هیچیک از اینها علت تامه نیست،

ولى همه آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد.

این وجدانى همه ما است که

اگر فطرت کسى سالم باشد،

* ممکن نیست که باین حقیقت اعتراف نکند،

* که من موجود محتاجم،

* و احتیاجم بچیزى است که خارج از ذات خودم است،

* و همچنین غیر من تمامى موجودات،

* و آنچه که بتصور و وهم یا عقل در آید،

* محتاج بامرى هستند خارج از ذاتشان،

و آن امر و آن چیز، امرى است که

سلسله همه حوائج بدو منتهى میشود.

پس شخصى که سلامت فطرت داشته باشد

خواه ناخواه ایمان به موجودى غایب از حس خودش دارد

موجودى که هستى خودش

و هستى همه عالم، مستند بان موجود است.

شخص سلیم الفطره

بعد از آنکه بچنین موجودى غیبى ایمان آورد،

و اعتراف کرد،

فکر مى ‏کند که این مبدء

که حتى دقیقه ‏اى از دقائق از حوائج موجودات غافل نمی ماند،

و براى هر موجودى آن چنان سرپرستى دارد

که گویى غیر از آن دیگر مخلوقى ندارد،

چگونه ممکن است از هدایت بندگانش غافل بماند،

و راه نجات از اعمال مهلک،

و اخلاق مهلک را بانان ننماید؟

دلیل بر اینکه

هدایت دومى از ناحیه خداى سبحان،

و فرع هدایت اولى است،

آیات بسیارى است

که چند آیه از آنها ذیلا از نظر خواننده مى‏ گذرد:

یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ، فِی‏ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ،

  • خدا کسانى را که ایمان آوردند، به قول ثابت در حیاة دنیا و در آخرت پا بر جا مى ‏کند، و خلاصه آن چنانشان را آن چنان‏تر می سازد)،

پس معلوم میشود بقول معروف

چشمه باید از خودش آب داشته باشد،

تا با لایه‏ روبى زیادترش کرد

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ، وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ، یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ، وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ،

اى کسانى که ایمان آورده ‏اید. از خدا بترسید، و برسول او ایمان بیاورید، تا خدا از رحمتش دو برابر بشما بدهد، و برایتان نورى قرار دهد، تا با آن نور مشى کنید

فراموش نشود که فرمود: اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، ایمان بیاورید،

معلوم مى ‏شود

ایمان اولى فطرى است،

و ایمان دومى برسول و بکتاب او است.

إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ،

اگر خدا را یارى کنید، خدا یاریتان مى ‏کند، و ایمانتان را قوى مى‏سازد

معلوم مى‏ شود

یارى کردن دین خدا

که همان هدایت اولى است

سبب مى‏ شود ثبات قدم را،

که خود هدایت دومى

و زائد بر اولى است .

وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ،

خدا مردم تبهکار را هدایت نمى‏ کند

پس معلوم می شود انحراف از هدایت اولى ،

که همان تبه‏کارى باشد،

باعث محرومیت از هدایت خدا مى ‏گردد،

  • و از این قبیل آیاتى دیگر.

و مسئله ضلالت کفار و منافقین،

عینا مانند هدایت متقین، داراى دو مرحله است،

یکى از ناحیه خود مردم،

و یکى بعنوان مجازات از ناحیه خدا،

و در آیات مورد بحث بحیاة دیگرى اشاره شده،

که انسانها در آن حیاة زندگى را از سر مى‏ گیرند،

حیاتى است که فعلا پنهان است،

و نسبت بحیاة دنیا جنبه باطن را دارد

نسبت بظاهر، حیاتى است که

زندگى انسان بوسیله آن حیاة

در همین دنیا

و بعد از مردن و در بعث و قیامت یکسره مى‏شود،

و در بین، مرگى، و انعدامى فاصله نمى ‏گردد،

هم چنان که فرمود :

(أَوَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ، وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً، یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ، کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها؟

آیا کسى که مرده و بى جان بود، او را زنده کردیم، و برایش نورى قرار دادیم، تا با آن در میانه مردم آمد و شد کرد، مثل کسى است که در ظلمتها قرار دارد، و بیرون شدنى برایش نیست؟)

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی