پژوهش های تفسیری آیه چهارم . المیزان
چرا تعبیر ایمان به ایقان تبدیل شد ؟
- اعتقاد راسخ به توحید و نبوت را به کلمه ایمان تعبیر نمود که بلازمه یقین که عبارتست از فراموش نکردن آخرت نیز اشاره کرده باشد،
- چون بسیار می شود انسان نسبت بچیزى ایمان دارد و هیچ شکى در آن ندارد ، اما پاره اى از لوازم آن را فراموش مى کند، و در نتیجه عملى منافى با ایمانش انجام میدهد،
- بخلاف یقین که با فراموشى نمی سازد ، و ممکن نیست انسان، عالم و مؤمن به روز حساب باشد، و همواره آن روز را در خاطر داشته و بیاد آن باشد، بیاد روزى باشد که در آن روز بحساب کوچک و بزرگ اعمالش مى رسند، و در عین حال پاره اى گناهان را مرتکب شود، چنین کسى نه تنها مرتکب گناه نمی شود، بلکه از ترس ، به قُرقگاه هاى خدا نزدیک هم نمى گردد.
هم چنان که خداى تعالى درباره آنان فرموده:
(وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى، فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ، بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ)
خواهش نفس را پیروى مکن، که تو را از راه خدا گمراه مىکند، کسانى که از راه خدا گمراه میشوند، عذابى شدید دارند، بخاطر اینکه روز حساب را فراموش کردند)
-
و فهمانید که ضلالت از راه خدا تنها بخاطر فراموشى روز حساب است،
- بدین جهت در آیات مورد بحث فرمود: (وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ)
- چون بیاد آخرت بودن، و بدان یقین داشتن، نتیجه آن تقوى است .
ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص: 74
آیا ایمان با فراموشی جمع می شود و با هم می سازند ؟ بله
آیا یقین با فراموشی جمع می شود و با هم می سازند ؟ خیر
العدول فی خصوص الإذعان بالآخرة عن الإیمان إلى الإیقان، کأنه للإشارة إلى أن التقوى لا تتم إلا مع الیقین بالآخرة الذی لا یجامع نسیانها، دون الإیمان المجرد، فإن الإنسان ربما یؤمن بشیء و یذهل عن بعض لوازمه فیأتی بما ینافیه، لکنه إذا کان على علم و ذکر من یوم یحاسب فیه على الخطیر و الیسیر من أعماله لا یقتحم معه الموبقات و لا یحوم حوم محارم الله سبحانه البتة قال تعالى: «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»: ، فبین تعالى: أن الضلال عن سبیل الله إنما هو بنسیان یوم الحساب ؛ فذکره و الیقین به ینتج التقوى.